:: اصول خوانندگی - آموزش جامع سلفژ و خوانندگی پاپ - قسمت دوم ::
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->


با توجه به استقبال از این بخش و نظرات خوب شما بر آن شدیم كه قسمتی دیگر از آموزش خوانندگی را برای شما عزیزان آماده كنیم . در این قسمت اصول خواندن در مراحل مختلف برای شما عزیزان شرح داده می شود. و مژده این هم می دیم كه در پست آینده فایل های صوتی برای تمرین شما عزیزان در 15 قسمت قرار داده میشه.



پرهیز چقدر می تونه مهم باشه؟  ....
تکنیک های نفس کشیدن صحیح ...
خواننده ها تو حسرت یه لیوان آب خنک !!!
آموزش خوانندگی به صورت صوتی در هفت جلسه( در قسمت سوم این مقاله)
سلفژ چیست ؟
 

 ادامه مطلب بخوانید و بهتر است كه مقاله های این بخش را به صورت هفته ای در فایل PDF ای كه در ادامه مطلب هست ، دانلود كنید. ضمناً  هفته آینده 7 فایل برای دانود به صورت فشرده و پسوند ام پی تری براتون قرار دادیم كه كمك بسزایی می تونه در راه خواننده شدن شما داشته باشه و دوستان می تونن در هفته های بعدی ادامه این آموزش رو در سری دوم صوتی دانلود كنند.

موفق و پیروز باشید-  خانه گیتار





مژده كورد آهنگ های درخواستی شما !!!!
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

دوستانی كه آهنگ خاصی رو مد نظر دارن كه تو سایت نیست بگن تا براشون آكورد های اورجینال شو بذارم ..

 

محمد جواد  سجادیان  مدیر سایت  خانه گیتار



.: تئوری موسیقی - جلسه اول :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

جلسه اول :  سلام به تمام علاقه مندان به موسیقی از جمله گیتاریست های گلم

شهبازیان هستم سعی می كنم تاانجایی كه ممكن است در اینجا درباره تئوری موسیقی براتون توضیح بدم .


در این قسمت از سایت گیتاریست شما می توانید تئوری موسیقی را فرا بگیرید.


1_ در موسیقی فقط هفت نت وجود دارد و تمام آهنگ هایی كه می شنوید چه بم باشند چه زیر همه از همین هفت نت ساخته شده اند.
این هفت نت به دو شكل هجایی و الفبایی نامگذاری می شوند:

الف - نامگذاری هجایی:
Do Re Me Fa Sol La Si
سی لا سل فا می ر دو
ب - نامگذاری الفبایی:
C D E F G A B
سی لا سل فا می ر دو

2- با توجه به بسامد صوت كه بیش از 60 صوت را در بر می گیرد و هفت نت موجود برای بدست آوردن اصوات دیگر این نت ها مجددا تكرار می شوند و این تكرار تا پایان اصوات موسیقی ادامه خواهد یافت یعنی بعد از هر نت سی نت دو قرار میگیرد. كه البته بسامد نت همنام تكرار شونده همیشه دو برابر بسامد نت همنام قبل از خود است. به فاصله دو نت همنام تكرار شونده اوكتاو می گویند.


3 - برای نمایش نت های موسیقی در دوره های پی در پی از خطوطی استفاده می شود كه به آن خطوط حامل می گویند. این خطوط همانطور كه در شكل زیر مشاهده می كنید شامل 5 خط موازی با فاصله های موازی می باشد. این حامل 5 خطی دارای 11 محل برای قرار گرفتن نت های موسیقی می باشد یعنی 5 محل روی خط , 4 محل بین خطوط و دو محل در بالا و پایین حامل. 
 


4- اینكه نت ها در كجای این خط جای می گیرند بستگی به نام نت ها دارد. برای این كار باید یك جا را به عنوان مبدا روی خطوط حامل مشخص كنیم . سپس با گذاشتن یك نت بر روی مبدا جای بقیه نت ها مشخص می شود. در شكل زیر علامتی كه در سمت چپ قرار دارد بیانگر این است كه در خط دوم باید نت سل قرار بگیرد و بدین خاطر به آن كلید سل می گویند. و شكل سمت راست بیانگر این است كه در خط دوم حامل باید نت فا قرار بگیرد كه به آن كلید فا می گویند. یك كلید دیگر نیز به نام كلید دو وجود دارد كه در ادامه به آن می پردازیم.


در شكل های زیر نمونه هایی از قرار گرفتن جای نت ها بر روی خطوط حامل در كلید سل و كلید فا نشان داده شده است.

5 - اگر كلید فا را در زیر كلید سل قرار دهیم ( برای نشان دادن نت های دست راست و چپ در پیانو به كار می رود ) نت دو بین این دو خطوط حامل قرار خواهد گرفت. برای اینكه كاملا متوجه بشوید خودتان امتحان كنید.


.: تئوری موسیقی - جلسه دوم :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

- شكل نت ها نشانه هایی هستند كه با دیدن آن ها به ارزش زمانی آن نت پی می بریم. درواقع ارزش یك نت را نسبت به نت دیگر می سنجیم. ابتدا باید با نام و شكل نت ها آشنا شویم:


نت گرد نت سفید نت سیاه نت چنگ نت دولا چنگ
2 - اگر كمی به موسیقی هایی كه می شنوید توجه كنید در می یابید كه گاهی اوقات ملودی كوتاه و گاهی بلند است ( همین موضوع است كه باعث بوجود آمدن موسیقی های متفاوت میشود ) و همچنین گاهی صداها بم و گاهی نیز زیر می شود.
در شكل بالا ارزش زمانی نت ها از سمت راست به چپ نصف می شود یعنی نت گرد دارای بیشترین ارزش زمانی است و در اینجا نت دولا چنگ دارای كمترین ارزش زمانی می باشد. ( نت های سه لا چنگ , چهارلا چنگ و یا احیانا بیشتر نیز وجود دارند كه آن ها نیز به ترتیب ارزش زمانیشان نصف دیگری می باشد ) یعنی نت سفید ارزشش نصف نت نت گرد است و همچنین نت سیاه ارزش زمانیش نصف نت سفید و یك چهارم نت گرد می باشد و ... . به همین ترتیب نت پنج لا چنگ ارزش زمانیش نصف چهارلا چنگ و یك صدو بیست و هشتم نت گرد است. به شكل های زیر توجه كنید:

اگر از كل مطالب گفته شده در این جلسه بخواهید جمع بندی كنید به شكل زیر با دقت نگاه كنید:


.: تئوری موسیقی - جلسه سوم :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

سلام دوستان وقتشه كه  با چند اصلاح نت ها آشنا شوید خوب دقت كنید :  مشخصات نت ها (صدا ) :.


در موسیقی برای اجرا کردن یک قطعه روی ساز مسلم است که نت های زیادی وجود دارد. نت ها را از لحاظ نام و محل قرار گیری روی پنج خط حامل در پست بالا بررسی کردیم. اما تنها 7 نت دو - ر - می - فا - سل - لا - سی روی ساز وجود ندارند و این نت ها دائما در حال تکرار هستند. نت های موسیقی از لحاظ جنس صدا ، زیر یا بمی صدا و نیز از لحاظ اجرا روی سازهای مختلف با هم تفاوت دارند که به هریک در زیر اشاره می کنیم.

نواک ( novak ) یا زیر و بمی صدا : وقتی که روی یک ساز نت ها دائما در حال گردش هستند مسلم است که نوع صدای آن ها (یعنی همان زیر و بمی انها) با هم متفاوت است. مثلا در یک ساز ممکن است چندین نت دو باشد ، و برای تشخیص آنها باید به نوع صدای بیرون آمده توجه کنیم. اگر صدای ایجاد شده حالت بم تری داشت ، آن نت را به اصطلاح بم یا بالادسته می نامیم. ولی اگر صدای زیرتری داشت ، آن را نتهای زیر یا پاییک دسته می نامیم.

نواک را می توان از این لحاظ نیز بیان کرد که برای مثال صدای یک مرد نسبت به صدای زنان خوب بم تر است. به این نوع تفاوت نواک می گویند.

دیرند : به معنای صدای زمانی و فاصلهء زمانی مدت زمان پخش شدن صدای یک نت در فضای اطراف می باشد. بعضی از نت ها از نظر مدت زمانی کوتاه ترند و برخی دیگر طولانی تر اجرا می شوند. این مدت زمانی بسته به موقعیت آن نت در قطعهء موسیقی دارد. دربارهء فاصلهء زمانی نت ها و اشکال مختلف آنها و راه شناسایی آنها بیشتر توضیح خواهیم داد.

شدت : این به معنای این است که می توان یک نت را هم ضعیف اجرا کرد هم قوی و با صدای بلند تر. در قطعات موسیقی بنا بر مقتضای موقعیت نت ممکن است که روی یک نت ساز ، آن را با قدرت یا با ملایمت اجرا کنیم.

طنین و رنگ: مسلم است که صدای نتی برای مثال نت دو روی یک ساز مانند تار ، با صدای همان نت در سازی مثل سنتور یا سازهای دیگر تفاوت دارد. البته برخی سازها هستند که صداهای بسیار مشابهی با هم دارند. مثل تار و سه تار. اما باز هم با هم تفاوت دارند. راه شناسایی طنین و رنگ بر اساس تجربه است و علامتی روی نت ها ندارند.

خوب ... امیدوارم که مفید واقع باشد .



.: تئوری موسیقی - جلسه چهارم :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

نقش سکوت در موسیقی


تشبیه سکوت به صفحه سفیدی که موسیقی بر آن نقش میشود، چندان صحیح نیست. در واقع سکوت، یکی از رنگهای موجود در جعبه رنگ آهنگساز است. آنچه موسیقی جز را از قالبهای دیگر موسیقی مجزا میکند این است که هر نوازنده –از طریق بداهه نوازی- به نوعی آهنگساز هم محسوب میشود و باید شیوه استفاده موثر از سکوت را به خوبی بشناسد.


من غالبا به لزوم وجود یک کلاس تخصصی برای تدریس نقش سکوت در موسیقی فکر میکنم، زیرا میزانهای سکوت در واقع زمان انتظار نیستند بلکه زمانی برای شنیدن فعال یا به عبارتی درک اهمیت صدایی که شنیده ایم، هستند، حالتی که در یک گفتگوی خوب پیش می آید.

فوت و فن در موسیقی جز از بالاترین اهمیت برخوردار است و به کار گرفتن سکوت، بخشی از این تکنیک یا فوت و فن به شمار میرود. اینکه چه زمانی فضای صوتی خالی مانده و باید با نتها پر شود و اینکه گاهی به صدا در نیاوردن ساز میتواند به همان اهمیت صحیح نواختن نتها باشد، جزئی از دانش لازم برای تبدیل شدن به یک نوازنده موفق جز است.


به کار گیری سکوت برای مدت بسیار کوتاه (در حد یکی دو ضرب) یا مدت بیشتر (میزان بعد از میزان)، هر یک تاثیری متفاوت بر روی شنونده باقی میگذارند. این کار میتواند تاکید بیشتری بر نوای سازهای دیگر محسوب شود زیرا با سکوت یک ساز، پاساژهای اجرا شده توسط نوازندگان دیگر، برجسته تر شده و به گوش شنونده میرسند.


چند ضرب سکوت، میتواند اشتیاق شنونده را نسبت به آنچه خواهد شنید افزایش دهد. به این ترتیب سکوت میتواند موجد حس انتظار و پیش بینی باشد.اگر ما این دو عامل را به عنوان تنش و رهایی در نظر بگیریم، سکوتی که پس از یک عبارت موسیقایی میآید میتواند شنونده را از تنش ایجاد شده توسط موسیقی رها سازد و از طرف دیگر میتواند با در انتظار نگه داشتن شنونده برای شنیدن عبارت بعد، خود عامل بروز تنش باشد. طول زمان یک سکوت، فاصله بین دو سکوت و حجم سکوت (که بسته به تعداد نوازندگانی که در یک زمان سکوت میکنند بستگی دارد)، همه با هم بر شنونده تاثیر میگذارند. این تاثیرات، تجربه شنیداری هر شنونده را رنگ آمیزی میکنند.


علاوه بر اینها، سکوت با کاستن از درهم ریختگیهای صوتی، به هر عبارت صوتی رنگ میبخشد. هنگامی که در هنگام گفتگو، طرفین مکالمه تنها به ابراز عقیده مداوم بپردازند و کلمات از دهانشان به بیرون پرتاب شود، فضایی خفه ایجاد میکند، موسیقی نیز همینطور است، در این حالت موقعیت شنونده بسیار غیر قابل تحمل میشود. دانستن این که چه زمانی و به چه مقدار از سکوت استفاده کنیم، بخشی از یک مکالمه موفق و یکی از مهمترین تواناییهای هر موسیقی دانی است.


اگربا دقت بیشتر به تعدادی از قطعات موسیقی محبوب خود گوش دهید، متوجه خواهید شد که بهترین موسیقی دانان چگونه از سکوت استفاده میکنند.هنرمندان بزرگ دارای تکنیکهایی بی نقص هستند، اما تمام آنها علاوه بر آموختن چگونه نواختن، استفاده به جا از سکوت را نیز می آموزند. آهنگسازان دانا، تمام ایده های عالی خود را یک باره بر بوم نمیریزند تا تصویری بدرنگ از آن حاصل شود و تجربه شنونده به چیزی ناگوار مبدل شود. این هنرمندان میدانند چگونه به تبادل کامل و واضح ایده های خود بپردازند.


به فواصل میان عبارات موسیقی توجه کنید، به زمانی که یک ساز با رفتن باقی ساز ها به پس زمینه، پررنگ میشود توجه کنید. به هنگامی که تک نوازان بدون حضور رقابت انگیز سازها و اصوات دیگر، تمام توجه شنونده را به خود جلب میکنند، دقت کنید. سکوت را به عنوان یکی از رنگهای موسیقی بشنوید زیرا سکوت، هنگامی که به درستی به کار برده شود، یک رنگ است.



.: مباحث تکمیلی کروماتیک خوانی - نحوه خوانش نت ( سل بمل ) از زنجیره بمل ها :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

مباحث خود در زنجیره بمل های سازنده بخشی از ساختار کرماتیک های پایین رونده را ادامه داده و اینک به نت (سل  بمل) می رسیم که نت پنجم از این دایره بمل ها می باشد.

نت ( سل بمل ) در میانه دو نت ( سل) و (فا) قرار دارد و در حرکت پایین رونده خود باید ابتدا نت ( سل ) را در ذهن با کمک آکورد معظم " دو ماژور " خوانده و سپس به نتی که با حس کرماتیک پایین رونده بلافاصله پس از این نت قابل خوانش است می اندیشیم و با تطبیق آن به جای بهره گیری از نت (‌فا )؛ این بار تلاش می کنیم بدون کوچکترین اشتباهی بلافاصله بعد از نت ( سل ) به نت نیم پرده ای که در حرکت پایین رونده به اندیشه وکالیستی ما می رسد را بخوانیم و باحفظ همین حس بدون هیچ درنگی و بدون کمک از نت پیشین به ( فا ) برسیم و آن را بخوانیم .

۴/٣: سل ( سیاه) / (سل بمل سیاه) / فا ( سیاه)

اکنون در دیگر تمرین به ترکیبی از نتهای فراگیری شده تا کنون می پردازین و چنین می خوانیم:

الف:

۴/۴ : لا (سیاه) / ر (سیاه )/ سل (سفید) // سل بمل ( سفید) / سل ( سفید) //

ب:

۴/۴:فا (‌سیاه) / می (‌سیاه) / سل ( سیاه) /فا (‌سیاه) // سل بمل ( سیاه ) / سل (‌چنگ) / سل بمل ( چنگ) /فا(سفید)

اینک تلاش می کنیم بدون هیچگونه کمک جستن از سایر نتها یک نت دیاپازونیک و درست (سل بمل ) را از اندیشه وکالیستی خود بازخوانی کنیم.

در نگاره ای دیگر به ششمین نت زنجیره بمل ها خواهیم پرداخت.



.: نحوه خوانش نت ( ر بمل ) از زنجیره نتهای بمل دار - مباحث تکمیلی کروماتیک ها :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

ه سان نگاشته های پیشین همچنان در وادی زنجیره کرماتیک ها به بررسی چهارمین نت از دایره بمل ها خواهیم پرداخت که نت ( ر بمل ) است.

در این بررسی با خوانش نت ( ربمل ) از نتهای پیشین و پسین آن بهره گرفته و ( ر ) و ( دو ) بکار  را در ذهن بازنگری می کنیم .

ابتدای به دلیل حرکت پایین رونده کرماتیک از زیرترین این سه نت که ( ر بکار ) است بهره گرفته و با روشهای خوانش نت (‌ر ) که نیکوترین آن همانا « جاذبه دو ماژور » است ( ر-- دو ) به درستی در ذهن می خوانیم و سپس با حس کروماتیک پایین رونده ؛ نیم پرده به سمت پایین و بم حرکت نموده ؛ نت ( ر بمل ) را می خوانیم . سپس نیم پرده پایانی ره به جای حرکت نیم پرده ای ، با استفاده از تمام دانش مقدماتی و پیشرفته خود در علم سلفژ به شکل یک نت ( دو بکار کاملا دیاپازوینک ) می خوانیم .

حتی پیشنهاد می شود بخش اول و دوم تمرین یعنی ( ر - ربمل ) خوانده شده و سپس با درنگی ( مکث حدود ١ دقیقه ای ) نت ( دو بکار ) خوانده شود تا توان بازنگری آنچه آموخته ایم فراهم آید .

سپس این تمرین را بخوانید :

۴/۴ : می (سیاه ) / ر ( سیاه ) / ر بمل( سفید)  // دو (گرد)

۴/٢ : ر (‌چنگ) / دو ( چنگ ) / ر( چنگ ) / ربمل ( چنگ)

۴/٣ : فا (سیاه ) / می ( سیاه )‌ / (می  بمل سیاه) // ر  ( بکار سیاه) / ر بمل ( سیاه ) / دو (سیاه )

لازم به یادآوری نیست که واپسین تمرین به جهت نوعی بازآموزی نت ( می بمل ) از نگاشته پیشین و پیوند آن با نت آموخته شده در این نگاشته ؛ ( نت ر بمل ؛ می باشد .

در دیگر نگاشته به بررسی پنجمین نت از دایره بمل ها خواهیم پرداخت .

روحتان سرشار از دانایی و توانایی .



.: نحوه خوانش نت ( لا بمل ) از زنجیره نتهای کروماتیک پایین رونده :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

اگر به یاد داشته باشید در نگاره پیشین به نحوه خوانش نت ( می بمل ) از زنجیره بملها پرداختیم و در این مقال به نت پسین آن یعنی ( لا بمل ) خواهیم پرداخت.

نت (‌لا بمل ) در میانه دو نت ( لا ) و ( سل ) قرار گرفته است و برای خوانش آن باید از نت (لا ) بهره گرفت و با رعایت حس کامل کرماتیک های پایین رونده نیم پرده به سمت بم حرکت کرده تا به نت ( لا بمل ) برسیم . سپس همین حرکت نیم پرده ای را ادامه دهیم تا از نت (‌ لا بمل ) به نت ( سل ) برسیم .

عریضه متصل : ‌نوازندگان ساز ( گیتار ) و سایر سازهای که به طور طبیعی دارای فرت های نیم پرده ای طبیعی هستند از حیث خوانش نیم پرده های این تمرین با هیچ گونه مشکلی مواجه نخواهند بود.

دیگر روش خوانش نت لا بمل از راه آکورد ( فا ماژور)  است : به این ترتیب که ابتدا نت لا به کمک آکورد فا ماژور در ذهن شکل می گیرد و سپس با حس کروماتیک پایین رونده و حرکت نیم پرده ای به سمت پایین به نت ( لا بمل ) وصل می شود .( گرچه اینجا منظور وصل هارمونیک نیست).

روشهای دیگری نیز برای خوانش آن وجود دارد که یاران وکالیست نیک می دانند.

این نمونه ها را برای تثبیت جایگاه نت در ذهن بخوانید :

۴/۴ : لا سیاه / سل چنگ / لا  چنگ / لا بمل سیاه / لا سیاه /

۴/۴ : سل سیاه /لا چنگ /لا سیاه / سل چنگ /لا چنگ /لا بمل چنگ/

۴/٢: لا چنگ /سل چنگ /لا چنگ /لا بمل  چنگ/

در نگاره ای دگیر به خوانش نت دیگری از این زنجیره خواهم پرداخت.

عریضه منفصل : علت دیر نگاشته  شدن این نگاره (‌فرایند دشوار ثبت نام در ترم نخست تحصیلی وکالیست در مقطع کارشناسی ارشد رشته حقوق بین الملل بود که ١٠ روز تمام از اینجانب وقت و انرژی گرفت . به هر روی برای علم اینگونه باید ره پیمود و راهی دگر نماند ! :)

در نخسین مجال به تمامی پرسشهای یاران وکالیست در نگاره پیشین پاسخ خواهم داد.

تلاشتان سرشار از آگاهی !



.: نحوه خوانش نت می بمل از زنجیره کروماتیک های پایین رونده :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

اگر به یاد داشته باید از مقال پیشین زنجیره نگاشته های پیوسته با خوانش کروماتیک را در نشانگان ( نتهای بمل دار ) مورد بررسی قرار داده ایم .

اینک به بررسی نت دوم از این رشته نتها که همانا نت ( می بمل ) می باشد، خواهیم پرداخت.

نت (می بمل ) نیز همانند (سی بمل ) در میان دو نت ( می- بکار ) و ( ر- بکار ) قرار گرفته است و جایگاه آن نیزدر ذهن با خوانش نت می و کمک گرفتن از حس ( کروماتیک های پایین رونده ) به سادگی خوانده خواهد شد و نیز با کمک از آکورد دو ماژور  و خوانش نت دو و نیم پرده بم تر خواندن این نت قابل دستیابی است .

نیز می توان از نت ( ر) بهره گرفت و با نیم پرده حرکت پس از خوانش نت ( ر ) با کمک آکورد رماژور ، این نت را به درستی بخوانیم.

تمرین زیر را برای خوانش نکوتر دنبال می خوانیم:

۴/٣: ر( بکار ) سیاه+ می ( بکار ) سیاه + می بمل ( سیاه) / می بکار ( سفید ) + می بمل ( سیاه ) / سکوت سفید + ر ( بکار ) / می بکار ( سیاه ) + می بمل (سیاه ) + ر بکار ( سیاه)//

این تمرین پیچیدگیهای زیادی ندارد و تنها باید توان جابجایی نت را بین دو نت ر و می بکار بالا برد .

در نگاره پسین به خوانش نت دیگری از رشته کروماتیک های پایین رونده خواهیم پرداخت .



.: مباحث تکمیلی کروماتیک خوانی - بخش دوم : ( زنجیره دیزها : نخست - سی بمل) :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

در پیگیری مباحث خود در باب کروماتیک خوانی اینک  زنجیره پایین رونده نتهای علامت دار که به طور مشترک در تمامی گامهای ماژور و مینور ولی با اختلاف تعداد وجود دارند ، خواهبم پرداخت.

به بیانی دگر باید گفت کاربرد نتهای زنجیره دیزها - که پیشتر آنها را بررسی کردیم- و زنجیره « بمل ها » که در نگاشته امروز و نگاشته های پسین از آن سخن خواهیم گفت، نه تنها در خوانش گامهای کروماتیک که به جهت داشتن نتهای دیز یا بمل دار که براساس بالا یا پایین رونده بودن گام نیاز بسیار به تمرینات این بخش دارد ، بلکه در خوانش گامهای « دیاتونیک » ، به غیر از ( دو ماژور ) و ( لا مینور ) که فاقد  نتهای علامت دار هستند ، کاربرد دارد .

اینک به بررسی نخستین نت از زنجیره بمل ها می پردازیم .

نت نخست  دایره بملها ، نت « سی بمل » است .اکنون به درونمایه این نت موشکفانه تر می نگریم . نت ( سی بمل ) را از جهاتی می توان همان نت ( لا دیز ) دانست که البته از لحاظ موسیقی شناسی و علم تئوری موسیقی این معادل دانستن ( یک نت بمل دار ) و ( دیز دار ) گناهی نابخشودنی است!

اما با کمی اغماض می توان برای خوانش این نت با رعایت حس کروماتیک پایین رونده  ، از نت ( لا دیز ) بهره گرفت .

گرچه کاری بسیار دشوار خواهد بود و نکوتر آن است که نت ( سی ) را به کمک ( تمرین خوانش گام دو ماژور دیاتونیک پایین رونده بخوانیم . سپس نت (سی بمل ) را با حس پایین رونده گامهای کرماتیک پایین رونده به آسانی بخوانیم .

اگر هم از نت سی و لا » در این راستا بهره گیریم بسیار نیکو خواهد بود . بدین گونه که ابتدا نت ( سی بکار ) ، سپس نت ( لا ) و بعد در بازگشت بالا رونده نت ( لا دیز ) - که پیشتر در زنجیره دیزها آموختیم - و دوباره نت ( سی بکار ) و نت ( سی بمل ) را در پس آن و دوباره نت ( سی بکار ) را بخوانیم . این تمرین گرچه کمی پیچیده است ، اما این ویژگی را دارد که خوانشگر تفاوت حقیقی دو نت ( لا دیز ) و ( سی بمل ) را به گونه ای کاربردی ، می اموزد .

نمای این تمرین در هر کسر میزان که باشد چنین خواهد بود:

    ( سی بکار / لا / لا دیز / سی بکار / سی بمل / سی بکار )

در نگاشته ای دیگر به خوانش نت دوم زنجیره دیزها خواهیم پرداخت .  شهبازیان



.: نظام هجائی موسیقیایی :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

نظام هجائی همان كه در كشورهای ایتالیا و فرانسه و نیز در ایران معمول است در قدیم بر اساس تئوری موسیقی قرون وسطائی از شش هجا كه توسط كشیشی موسیقی دان ، از اهالی فرانسه و ساكن ایتالیا به نام گوییدو د، آرتسو كه دربین سالهای 990 تا 1050 می زیسته از شعر مناجات گونه بالا كه آهنگ آنرا احتمالا خود ساخته بود ، برگزید و آن را به خاطر سهولت از بر كردن اصوات موسیقی و درك زیر و بمی شان نسبت به هم ، به شاگردان و سرایندگان می آموخت.

در قرنهای بعد كه نظام شش نتی گسترش یافت و به هفت نت امروزی رسید ، هجای سی بر آن افزوده شد و نیز هجای اوت كه در نت خوانی دشوار بود به دو بدل گشت.

در نظام الفبائی به تبعیت از تئوری یونان باستان ، و كوك سازهای آن زمان نت لا مبداء قرار گرفته و نت ها ، بر طبق همان تئوری ، با هفت حرف آغازین الفبای لاتین نامگذاری شدند.و امروزه مبدا از نت دو آغاز و به نت سی ختم میشود.

ماخذ : تئوری موسیقی نوشته پرویز منصوری

کتابش خیلی عالیه حتماً تهیه کنید و مطالعه کنید...

شهبازی

C
D
E
F
G
A
B
Do
Re
Mi
Fa
Sol
La
Si
دو
ر
می
فا
سل
لا
سی

توجه داشته باشید در وبلاگ گیتاریست از نظام الفبائی پیروی شده و از حروف لاتین استفاده می شود .



.: تكنیك ها در گیتار (3):.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

-VIBRATO (لرزش تند روی سیم ):تند

با این روش که بیشتر در مورد گیتار الکتریک تدق میکنه شما بعد از این که نت را اجرا کردید میتوانید با حرکت انگشت به صمت بالا و پایین این تنکنیک را اجرا کنید فقط باید حرکت تند باشه

2-WIDE VIBRATO  (لرزش تند روی سیم ):ارام

این روش هم مانند بالایی هست ولی با این تفاوت که شما دستتون را ارام تر بالا پایین میکنید و این حرکت دست شما کاملا مشهود هست و شنونده کاملا میتوانه احساسش کنه

3-SLIDE:

نام کامل این تکنیک"SLIDE OUT OF DOWNWARDS"است.

در این حالت انگشت دست چپ از فرت مورد نظر به سوی فرتهای بالاتر سر میخورد و صدای ان بم تر میشود.

4-SLIDE:

نام کامل این تکنیک "SLIDE OUT OF UPWARDS"است.

در این حالت انگشت دست چپ از فرت مورد نظر به سوی فرتهای پایین تر سر میخورد و صدای ان ریز تر میشود.

5-SLIDE:

نام کامل این تکنیک SLIDE INTO FROM ABOWE""است.

در این حالت انگشتان دست چپ از چند فرت پایین تر به سوی فرت مشخص شده سر میخورد.

6-SLIDE:

نام کامل این تکنیکSLIDE INTO FROM BLEOW""است.

در این حالت انگشت دست چپ شما از فرت بالا تر به سوی فرت مشخص شده سر میخورد.

7-SLIDE:

نام کامل این تکنیک"LEGATO SLIDE"است.

در این حالت انگشت دست شما بر روس نت اول قرار میگیرد و پس از زدن ضربه توسط دست راست به روی نت دوم سر موخورد.

دقت شود عمل لغزیدن یا سر خوردن توسط همان انگشتی که نت اول را گرفته بود باید انجام بشود.

8-SLIDE:

نام کامل این تکنیک" "SHIFT SLIDE است.

و دقیقا مانند "LEGATO SLIDE "است با این تفاوت که در این حالت پس از" SLIDE" به نت دوم هم ضربه میزنیم.

9-PULL OFF:

انگشتان دست چپ را بر روی نتهایی که میخواهیم توسط این تکنیک بوجود ایند قرار میدهیم.

اکنون پس از اینکه نت اول را نواختیم انگشت دست چپ را بر میداریم تا صدای نت دوم ایجاد شود.

دقت شود در این حالت تنها یک ضربه به نت اول از طریق برداشتن انگشت دوم به وجود میاید.

10-HAMMER ON:

در این حالت ایتدا نت اول را مینوازیم و صدای نت دوم را بویسه ضربه محکم دست چپ به وجود میاوریم.

دقت شود برای به وجود اوردن این دو نت تنها برای نت اول با دست راست ضربه میزنیم و صدای نت دوم با ضربه چکشی مانند انگشت دست چپ به وجود میاید.

11-BEND:

صدای نت مورد نظر بویسله بالا کشیدن سیم زیرتر میشود

مثلا در حالت فوق ابتدا توسط دست راست ضربه ای میزنیم و سپس توسط انگشتان دست چپ فرت دهم از سیم سوم را بالا میکشیم تا صدا ی ان نیم یا 1 پرده زیرتر بشود.

12-TREMOLO BAR"

به وسیله دست ویبراتور تن صدا یا زیر و بمی نت به منقدار تعیین شده کاهش یافته و دوباره به نت اولیه باز میگردد و مقدار ان نیر از نیم پرده تا 1 و یا بیشتر قابل حرکت است.

13-GRACE NOTE:

این تکنیک در تبلچر نمایش داده میشود و نشانه کوچکی هست در کنار نت اصلی که شماره را در کنار ان نشان میدهد

برای اجرا ان باید مثلا از فرت 8 دیت را سر داد روی فرت 10 و نت را اجرا کرد و بیتر برای تزئین اهنگ ها مورد استفاده قرار میگیرد.

14-DEAD NOTE:

با این تکنیک شما میتوانی صدای خفه ای را در اون نت مورد نظر به وجود بیارید

یعنی در اصل شما حتی سکوت هم نکردید ولی یه چیزی بین سکوت و نت اصلی هست

صدا از توی سازتون در میاید ولی صدای نت نیست صدای خفه ای هست

در این تکنیک نباید اجازه بدید سیم حرکت کنه دست چپ باید جوری گفته شود مکه نه صدای نت در بیاد و نه سیم ازاد باشه.

15-FADE IN:

علامت مورد نظر به این معنا هست که صدای نت باید ارام ارام افزایش پیدا کنه تا به حالت عادی و خوب برسه.

16-GHOST NOTE:

در این حالت اگر نتی در میان پرانتز باشه به این معنا هست که باید صدای نت ارام تر از حد طبیعی و عادی خودش باشه.

17-TAPPING:

در این تکنیک ضربه ای یا ضرباتی توسط انگشت سبابه (i)، یا انگشت میانی(m) ، یا هر دو یا توسط پیک بر روی فرت یا فرتهای تعیین شده میزنیم و سپس سایر نت ها را توسط انگشتان دست چپ و تکنیک های دیگر به وجود میاوریم.

18-TRILL:

این تکنیک با MAMMER ON  و PULL OFF های پیوسته و سریع بین نت اصلس نوشته شده در داخل پرانتز بوجود میاید.

19-TREMOLO PICKING:

در این حالت نت تا انجایی که امکان دارد بسرعت و پیوسته نواخته میشود این کار به کمک بالا و پایین رفتند های ممتد و سریع پیک و با کشش های زمانی سه لا چنگ ،دو لا چنگ،سه لا چنگ ،انجام میگیرد.

20-PALM MUTE:

با این تکنیک شما صدای خفه ای را از نت به دست میاوریم

برای انجام این کار لازم است دست راست را کمی جلو تر بیاورید و تکیه بدهید به سیم مورد نظر بازدن ضربه به سیم صدا به وجود میاید ولی خفه است

21-STACATO:

اگر علامت بالای نت بود بهه این معنا است که نیمی از زمان اجرا باید نت اجرا شود و نیم دیگر باید سکوت کرد.

به عبارت دیگر نت باید به صورت کوتان نواخته شود.

22-DOTTED:

در این حالت شما برای اجرای نت باید نیمی از زمان نت را بیشتر بنوازید

به این معنا که شما باید یک و نیم ضرب به نت اجازه اجزا بدهید

23-REST:

در موسیقی برای نشان دادن سکوت از علائم خاصی استفاده میشود

در زیر نمونه هایی از این علامت ها را میبینید که به ترتیب از چپ به راست شامل زمان بندی های زیر میباشد

(نت گرد،نت سفید،نت سیاه،نت یک لا چنگ،نت دولا چنگ،نت سه لا چنگ،نت چهار لا چنگ)

24-LINK NOTE:

خط اتصال خطی است با انحنای بین دو نت هم نام و هم صدا کشیده میشود.

نت اول را میزنیم ولی نت دوم را نمیزنیم; بلکه زمان ان را به نت اول اضافه میکنیم.

25-PICKSTREKE:

علامت ضربه زدن با دیت راست به وسیله پیک یا انگشت است

که وقتی نوک پیکان به سمت بالا باشد ما به روی گیتار از بالا به پایین میزنیم و وقتی نوک پیکان به سمت پایین است ما از پایین به بالا بر روی سیم ها میزنیم.

26-NATURAL HARMONIC:

به کمک این تکنیک ما میتوانیم صدایی فلوت ماننده از گیتار خارج کنیم

برای این کار کافی است دست چپ را طوری مماس روی سیم یا فسمت فلزی قرار دیهید و بعد از اجرا نت به وسیله دست راست ان را رها کرده و یا به ارامی لمس کنید.

27- HARMONIC ARTIFICIL:

با این تکنیک میتوان صدای سوت ماننده از سیم خارج کرد

برای این کار بعد از زدن سیم و نواختن نت انگشت شصت و یا صبابه را به ارامی به سیم میزنید تا ارتعاش کن گرفته شود

دقت کنید این کار بسیار سخت ولی در این حال فوق العاده تکنیک زیبایی هست

و در انواعو اقصام مختلف اجرا میشود.

 

28-علائم برگشت:

اگر بخواهیم یک یا چند میزان خاص تکرار شود مکافی است از علائم فوق استفاده کنیم

اگر یکی از قسمت های برگشت و تکرار در میزان اول باشد لازم نیست علامت گزاشته شود فقط باید درقسمت انتهایی گزاشته شود.

اگر بخواهیم این تکرار به وصرت شمارشی باشد مثلا میخواهیم این میزان 3 بار تکرار شود از این نوع علامت در بالای خطوط حامل استفاده میکنیم که شماتره ای که نوشته شده همان میزان تکرار میباشد.

وقتی که تکرار یکقسمت دو پایان داشته باشد از علامت فوق استفاده میکنیم

به این ترتیب که در بار اول قسمت 1 اجرا میشود و در بار دوم تکرار قسمت 2 نواخته میشود.



.: تمرین با پیك :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

تمرین

تمرین اول كه ضربات رو به پایین پیك میباشد كه بروی هر سیم 2 ضربه وارد میشود و آن را در حالی اجرا میكنیم كه سیمها آزاد هستند

تمرین دوم كه ضربات رو به بالا پیك میباشد كه بروی هر سیم 2 ضربه وارد میشود و آن را در حالی اجرا میكنیم كه سیمها آزاد هستند

تمرین سوم كه ضربات رو به پایین و بالا میباشد كه بروی هر سیم 2 ضربه وارد میشود و آن را در حالی اجرا میكنیم كه سیمها آزاد هستند

تمرین چهارم كه در آن انگشت 1 و2 نیز دخالت دارند و 2 ضرب بروی هر سیم وارد میشود بطور مثال و با توجه به تصویر فرت 5 سیم 6 را با انگشت 1 گرفته و ضربه رو به پایین میزنیم و سپس فرت 6 سیم 6 را با انگشت 2 گرفته و ضربه رو به بالا میزنیم و به همین صورت آن را برای سیمهای دیگر اجرا میكنیم

در تمرین پنجم انگشت 1و2و3و4 دخالت دارند و 4 ضرب بروی سیم وارد میشود.

در تمرین ششم انگشت 1و2و3 دخالت دارند و 3 ضرب بروی سیم وارد میشود.

تمام حركات فوق را بصورت رفت و برگشت اجرا كنید بطور مثال وقتی از سیم 6 شروع میشود و به سیم 1 ختم میشود حالا از سیم 1 شروع كنید و به سیم 6 ختم كنید به عبارت دیگر نتها را چنانچه از اول به انتها اجرا میكنید بعد از آن از آخر به ابتدا اجرا كنید در عین حال باید ضربات رو به بالا و پایین را رعایت كنید...



.: گام بلوز را بهتر بشناسیم :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

یک گام بلوز در نسخه استاندارد شامل نتهایی با فاصله های پایه، سوم کوچک، چهارم درست، چهارم افزوده، پنجم درست و هفتم کوچک است.

بعنوان مثال اگر بخواهید بر پایه نت فا یک گام بلوز اجرا کنید باید نتهای
F, Ab, Bb, B, C, Eb, F را اجرا کنید. اما نباید فراموش کرد آنچه حس بلوز را به موسیقی می دهد نحوه نواختن و اکسنت هایی است که به گام داده می شود. چنانچه خیلی ساده با کشش مساوی نتها نواخته شوند شاید حس خاصی بعنوان بلوز ایجاد نکند اما اگر با حالت و مایه های سوئینگ اجرا شود یقینا" تفاوت بسیاری می کند.

فاصله های متداول مورد استفاده در یک گام بلوز

به همین ترتیب اگر بخواهید می توانید این گام را بر پایه Bb با این نتها اجرا کنید : Bb, Db, Eb, F, Ab, Bb.

نکته مهم و جالب این است که شما می توانید گام استاندارد بلوز را با هارمونی ماژور و مینور یکسان استفاده کنید بنابر این تفاوتی نمی کند که شما آکورد پایه بزرگ یا کوچک گرفته گام بلوز را اجرا کنید. بخصوص هنگامی که آکورد ماژور گرفته اید هرگز نگران سوم کوچکی که در گام بلوز وجود دارد نباشید.

اتفاقا" موضوع کاملا" برعکس است و گاهی نوازندگان برای یک هارمونی مینور بجای استفاده از گام بلوز از مد دورین استفاده میکنند. مثلا" روی آکورد رمینور که می توانند گام بلوز مانند :
D, F, G, Ab, C, D را اجرا کنند، اقدام به اجرای ساده گام ر دورین می کنند.

F Blues up/down

بسیاری از نوازندگان برای اجراهای خاص خود ممکن است تغییرات زیادی در یک گام استاندارد بلوز ایجاد کنند. بعنوان مثال به یک گام بلوز روی F که راجع به آن صحبت کردیم می توان نتهای G, A و D را اضافه کرد و از نتیجه بدست آمده استفاده مناسبتری کرد. هرچند اگر این گام را بصورت رفت و برگشت اجرا کنید کمی غیر عادی بنظر می رسد اما نوازندگان موسیقی جز و بلوز به کررات از قسمتهایی از این گام استفاده میکنند.

اما هارمونی موسیقی ای که بصورت بلوز ابتدایی و 12 میزانی روی آن اجرا می شود، برای پایه فا معمولآ از آکوردهای
F7, Bb7 و C7 تشکیل شده است. توالی آکوردها معمولآ بصورت ابتدایی و استاندارد به اینصورت است :

|| F7 | F7 | F7 | F7 | Bb7 | Bb7 | F7 | F7 | C7 | Bb7 | F7 | C7 ||

همانطور که مشاهده می کنید نواختن مثلا" چهار میزان آکورد F7 برای شنونده بسیار خسته کننده خواهد بود برای همین منظور اغلب واریاسیون هایی در هارمونی داده می شود که پراستفاده ترین آنها عبارتند از :

A: || F7 | Bb7 | F7 | Cm,F7 | Bb7 | Bb7 | F7 | D7 | Gm9 | C7 | F7 | Gm,C7||
B: || F7 | Bb7 | F7 | Cm,F7 | Bb7 | Bdim | F7 | Am,D7 | Gm | F7 | Am,D7 | Gm,C7||
C: || F7 | Bb7 | F7 | Cm,F7 | Bb7 | Bdim | F7 | Am,D7 | Gm,C7 | Dbm,Gb7 | F7,D7 | G7,C7||

از دیگر هارمونی های معروف بلوز باید به Bird Blues اشاره کرد که ابداع اولیه آن به هارمونی ای که چارلی پارکر در قطعه Blues for alice استفاده کرده است بر می گردد. او اینگونه می نوازد :

|| F7 | Em,A7 | Dm,G7 | Cm,F7 | Bb7 | Bbm | Am | Abm | Gm | Gm | C7 | Am,D7 | Gm,C7||

چند نکته مهم
یکی از مهمترین نکاتی که در اجرای موسیقی بلوز باید آنرا رعایت کرد تغییر آکورد ها در میزانهای کش دار و یا میزانهایی که دو بار آکورد عوض می کنند است. معمولا" نوازندگان مبتدی برای راحتی آنها را رعایت نمی کنند و به دلیل ضعف در بیان ملودی بدیع، نهایتا" موسیقی زیبا شنیده نمی شود اما اگر هارمونی متغیر باشد بسادگی می تواند ملودی ضعیف را پوشش دهد.

هنگامی که آکوردها را عوض می کنید سعی کنید روی سوم و هفتم آنها بداهه نوازی کنید اما در عین حال از سایر نتها هم استفاده کنید.

اگر نوازنده پیانو هستید، هرگز - یا حتی المقدور - از آکوردهای بسته سه نتی برای هماهنگی استفاده نکنید. امروزه کاربرد هارمونی های دو نتی بسیار طرفدار دارد و در عین حال خیلی خوش صدا است بنابراین برای آکورد
F7 مثلا" از نتهای A و Eb استفاده کنید یا برای Bb7 از Ab و D و ...



.: چگونه خودمان آکوردها را بیابیم ؟ (2) :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

 

 

معمولا در گامها ما به یکی از دو حالت زیر بر می خوریم. موارد مشابه را پیدا کنید.  

فاصله اول همیشه تونیک است.

فاصله پایه تا فاصله دوم اگر یک پرده باشد این فاصله را فاصله بزرگ می گویند.

فاصله پایه تا فاصله سوم اگر دو پرده باشد این فاصله را فاصله بزرگ می گویند.

فاصله پایه تا فاصله چهارم اگر دو ونیم پرده باشد این فاصله را فاصله درست می گویند.

فاصله پایه تا فاصله پنجم اگر سه و نیم پرده باشد این فاصله را فاصله درست می گویند.

فاصله پایه تا فاصله ششم اگر یک چهار ونیم پرده باشد این فاصله را فاصله بزرگ می گویند.

فاصله پایه تا فاصله هفتم اگر پنج و نیم پرده باشد این فاصله را فاصله بزرگ می گویند.

فاصله پایه تا فاصله هشتم اگر شش پرده باشد این فاصله را فاصله درست می گویند.

  

فاصله اول درست است.

فاصله پایه تا فاصله دوم اگر یک پرده باشد این فاصله را دوم بزرگ می گویند.

فاصله پایه تا فاصله سوم اگر یک و نیم پرده باشد این فاصله را سوم کوچک می گویند.

فاصله پایه تا فاصله چهارم اگر دو ونیم پرده باشد این فاصله را چهارم درست می گویند.

فاصله پایه تا فاصله پنجم اگر سه و نیم پرده باشد این فاصله را پنجم درست می گویند.

فاصله پایه تا فاصله ششم اگر چهار پرده باشد این فاصله را ششم کوچک می گویند.

فاصله پایه تا فاصله هفتم اگر پنج پرده باشد این فاصله را هفتم کوچک می گویند.

فاصله پایه تا فاصله هشتم اگر شش پرده باشد این فاصله را هشتم درست می گویند.

 

پس آنهایی که درست هستند 1 و 4 و 5  و 8  هستند.

بزرگ یا کوچکها هم 2 و 3 و 6 و 7 هستند.

فقط درستها می توانند افزوده یا کاسته هم داشته باشند.

................................................................................................................

خوب بریم سر همون اکوردها

در هر گامی سه اکورد اصلی وجود دارن که معمولا بیس آهنگ روی اونا استوار هست:

1-     آکورد تونیک

2-     آکورد ساب دومینانت (زیر غالب)

3-     آکورد دومینانت (غالب)

به آکوردهای دیگر ان گام اکورد اتفاقی می گویند.

آکورد تونیک اکورد اصلی گام است. و بعد آکورد غالب و در آخر هم اکورد ساب دومینانت

 

یادتونه گفتم از کجا بتونیم مینور بودن رو از ماژور بودن تشخیص بدیم:

می تونیم به آکوردی که آهنگمون باهاش شروع میشه نگاه کنیم. خیلی از اوقات همون اسم گام هست. یه اینکه به سه نتی که گامهای مورد شک مارو تشکیل دادن توجه کنیم ببینیم در مورد کدامیک از اونها نت اول آهنگ توش هست.

توی آهنگهایی که با چندتا ساز شروع میشن. مثل ارکسترها این کار خیلی راحت تر خواهد بود.



.: چگونه آکوردهای باره دار را واضح بنوازیم ؟ :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

طبق خواسته شما هنرجویان عزیز مطلبی را گذاشتم كه امیدوارم استفاده لازم را ببرید .

گرفتن باره برای هنرجویان تازه کار اغلب با دشواری های زیادی همراه است و حتی نوازندگان در سطح بالاتر نیز گاهنا در قطعاتی با باره های زیاد دچار خستگی و انقباض عضلات دست چپ میشوند در این قسمت مطلبی ترجمه شده از یکی از مدرسین خوب گبتار در اروپا به نام داگلاس نیت که توضیحاتی داده شده است در مورد شیوه گرفتن باره و آناتومی انگشتان نوازنده در هنگام اجرای این عمل که در مطالب بعدی سعی میشود تا نکات تخصصی و پیشرفته نیز در اینباره قرار داده شود.

که برای واضح شدن مطالب بنده توضیحاتی را در داخل پرانتز برای کامل شدن مطلب مبدهم.

راز( راز جنیفر کوچولو ) اینکه چگونه آکوردهای باره دار را واضح بنوازیم ؟
آیا در گرفتن باره ها به طوریکه صدایی واضح و تمیز ایجاد کنند مشکل دارید ؟آیا فکر می کنید که انگشتان شما خیلی کوچک اند و یا برای بدست آوردن یک باره خوب شما خیلی ضعیف هستید ؟ اجازه بدهید که داستان جنیفر کوچولو را برای شما بگویم .

چندین سال پیش جنیفر کوچولو یکی از شاگردان من بود . جنیفر 7 ساله ٬ ریز نقش با دستان کوچک و لاغر در عین حال یک دختر کوچولوی نرمال بود . اما گیتار نسبتا خوب می نواخت و قادر بود آکوردهای باره دار را بدون هیچ مشکلی بنوازد . در همان زمان ٬ شاگرد دیگری به نام دنیس داشتم .

دنیس یک مرد سی و خورده ای ساله ٬ تنومند و خیلی قوی بود که در حال یادگیری نواختن آکوردهای باره دار بود . اما آکوردهای او صدای گز داشت و تلاش قابل ملاحظه ای به خرج می داد . من فکر کردم اینجا چه اتفاقی دارد می افتد . چه چیزی را جنیفر کوچولو می داند که دنیس قوی هیکل نمی داند؟ خوب دوستان ٬ راز جنیفر کوچولو این بود . جنیفر کوچک به طور ذاتی می دانست که از نیروی بازو برای پایین نگهداشتن باره استفاده کند . او نیروی کمی در دست چپ خود داشت . برای پایین نگهداشتن یک باره ٬ شما گیتار را با دو بازوی خود اندکی از سینه ی خود دور کنید .

نه ! شما قرار نیست گیتار را با تمام توان خود از سینه دور کنید . فقط به اندازه ای که باره را نگهدارید . شما گیتارتان را به هیچ وجه تحت فشار قرار نداده وصدمه نزنید . اما این مطلب را با گرفتن کامل یک باره تمرین نکنید . خواندن مقاله را ادامه دهید و ببینید که چگونه باید تمرین کنید .

شما از انگشت شصت و دیگر انگشتان برای فشردن دسته گیتار استفاده نکنید . ماهیچه های انگشت شصت نسبتا ضعیفند و سریع خسته می شوند . اما ماهیچه های بازو قوی هستند ( حتی در یک بچه کوچک) و وقتی استفاده شوند براحتی خسته نمی شوند . انگشت شصت فقط برای پایدار ماندن دست چپ و عبود یا انتقال نیروی محض بازو ها به دست و انگشتان آنجا قرار دارد . آن یک هنر غیر فعال و نه فعال در نواختن گیتار به خصوص آکوردهای باره دار می باشد .

یکی از مشکلات شایع در میان هنرجویان بطور مثال در انجام تمرینات کروماتیک و یا )
گام زدن اینست که سعی میکنند تا فشار لازم برای گرفتن فرت توسط دست چپ را از طریق فشار دادن انگست شست بر دسته گیتار جبران کنند که این عمل موجبات انقباض ماهیچه های دست شده و نه تنها به شما هیچ کمکی نمیکند بلکه موجب خستگی زودرس- گرفتکی عضلاتی و دلسرد شدن از تمرین میشود در حالیکه شست تنها حکم یک گیره را دارد ! )

یک بار دیگر شما از نیروی بازوی خود برای نگهداشتن باره استفاده می کنید . گیتار را با دو بازو در جهت عکس سینه بکشید. اگر این کار را درست انجام دهید ٬ انقباض را در ساعد ٬ آرنج و یا شانه ها احساس خواهید کرد . شما گیتار را به طوری که کم به سینه فشرده می شود ٬ احساس خواهید کرد . تکرار می کنم به هیچ وجه به گیتار خود صدمه نزنید . محکم بکشید ٬ فقط در حدی که باره

را پایین نگهدارد ٬ نه با تمام قدرتتان !

دنیس بزرگ جثه سعی می کرد که ساز را با قدرت مردانه خود کنترل کند و با فشار به انگشت اوضاع را بدتر می کرد ٬ زیرا فشردن با شصت باعث می شود که انگشت باره برای اینکه درد و خستگی در انگشت شصت را کم کند به سمت بالا قوس پیدا کرده و یا خمیده شود به جای اینکه روی دسته صاف و هموار بماند ٬ جنیفر کوچولو به طور ذاتی می دانست که فقط از نیروی بازوی خود استفاده کند .

در واقع ٬ ایده بسیار خوبی است که آکورد های باره دار را به طوریکه اصلا انگشت شصت روی دسته گیتار نباشد قرین کنیم .

دومین فاکتوری که اغلب در تکنیک باره از آن چشم پوشی می شود ٬ این است که در نواختن یک باره کامل ٬ مفصل پشتی انگشت اول ( مفصل نزدیک به مچ ) باید بالا باشد . توضیح دادن آن با کلمات مشکل است ٬ اما این بند انگشت یا مفصل عقب را هم سطح با نوک انگشت نگهدارید ( یا حتی کم بالاتر اما البته نه آنقدر بالا که از روی دسته بلند شود ) طوریکه انگشت روی دسته صاف بماند . بیشتر آدم ها ٬ وقتی برای نگهداشتن باره ٬ تلاش می کنند ٬ آن بند انگشت یا مفصل پشتی را به سمت پایین می کشند که باعث می شود مفصل میانی اندکی بالا بماند . نه ٬ نه ٬ نه . آن بند انگشت و یا مفصل پشتی را بالا نگهدارید . نیاز به گفتن نیست که انگشت باره باید نزدیک به فرت و موازی با آن باشد .

( از خم کردن انگشت اول ( اشاره ) برای گرفتن باره باید خود دار شود چونکه این حالت باعث میشود تا در قطعاتی با سرعت بالا تمرکز نوازنده از بین رود و در ثانی از اجرای شفاف نت ها نیز جلوگیری میکند )



.: نحوه قرار گرفتن دست در آكورد های باره دار :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

.................................///////////
....................../////////////////////////////
........///////////////////////////////////////////////////
......ا//////////////////////////////////////////////////////////
......ا..///////////.......///////////////////////........///////////
......ا....///////.................///////////////.................///////
......./.....///////................///////////////.................///////
........./ااا).///////)))))))))))).///////////////)))))))))))).///////
..........ااا.....///////........../....///////////////........../....///////
.......ااااااااااا....///////........../....///////////////........./....///////
.......ااااااااااا/.....///////........./....///////////////........./....///////
................./ااا).///////))))))))))).///////////////)))))))))).///////
..................ااا.....///////........./....///////////////......../....///////
...............ااااااااااا....///////........./....///////////////......./....///////
...............ااااااااااا......///////......../....///////////////......./....///////
........................./ااا).///////))))))))).///////////////))))))))).///////
..........................ااا.....///////......./....///////////////....../....///////
......................ااااااااااااا....///////....../.....///////////////...../....///////
......................ااااااااااااا....../////////.../...///////////////////./...////////
................................./...../////////////////////////////////////////////
..................................../...ا...////////////////////////////////////////
....................................../.ا.......////////////////////////////////////
........................................../......///E/////A////D/////G////B/////E ...... صدای سیمهای آزاد گیتار
............................................./..../=ا===ا===ا===ا===ا===ا=
................................................/..ا]ا]]]]]]ا]]]]]ا]]]]]اا]]]]]اا]]]]]آآ]
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................././ F........................... C......F ...... باره اول
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................./..ا]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................././.ا.......ا......B.... E......A......اا ....... باره دوم
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................./..ا]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................./...G......C......F.............D.....G...*... باره سوم
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................./..ا]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................././.ا.......ا......B......اا......اا......اا ....... باره چهارم
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................./..ا]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................././.A......D......G.....C......E.....A ..**.. باره پنجم
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................./..ا]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................././........F.............................اا ....... باره ششم
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................./..ا]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................././B......E......A......D.............B ...*... باره هفتم
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................./..ا]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا ....... باره هشتم
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................./..ا]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا ...*... باره نهم
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................./..ا]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا ....... باره دهم
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................./..ا]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا ....... باره یازدهم
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................./..ا]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]
................................................././.ا.......ا.......ا......اا......اا......اا
................................................././.E.....A......D.....G......B.....E ..**.. باره دوازدهم /فاصله یک اکتاو سیمهای آزاد گیتار


.: آموزش ساخت موسیقی کارگاهی :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

رای ساخت لحضات موزیکال به روش کارگاهی ابتدا نزدیکترین ملودی به احساستان را در یکی از برنامه های استاندارد برای نت نویسی بنویسید ، سپس آن را به لوپ تبدیل کنید و در یک تِرَکِ جدید یک ملودی هارمونیک با تِرَکِ قبل بنویسید که در هنگام پخش همزمان با ملودی قبلی دارای تمی جدید و ملودیی واحد ، فارق از دو ملودی تشکیل دهنده خود باشد. این رفتار تا حدودی نزدیک به فرم کنترپوان نویسی است اما از لحاظ تکنیکی و محتوایی تفاوتهای بسیاری با آن دارد.در مرحله بعد ملودی اول را حذف کنید و همان گونه که با تِرَکِ اول رفتار کردید ، رفتار کنید و این کار را ادامه دهید تا حداقل به 9 ملودی برسید . اولین ملودی ساخته شده تان را حذف کنید و با 8 ملودی دیگر ترکیب میزان به دو روش کلاسیک و آزاد درست کنید در این ترکیب میزانها می توانید اکتاو و رنگ آمیزی سازتان را نیز عوض کنید ، برای پر کردن فضاهای هارمونیک می توانید از دیگر ملودیهایتان به عنوان هارمونی های نقطه به نقطه آن استفاده کنید اما در عمل خواهید دید که دارای هارمونی بندی متفاوتی خواهید شد.



.: آموزش كامل ریتم 4/2 :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

 

راهنمای ریتم 2.4

P  ضرب اول روی سیم اول باس از بالا به پایین با زمان سیاه

ضرب دوم روی سیم های زیر از بالا به پایین به  با زمان سیاه

ضرب سوم روی سیم های زیر از بالا به پایین به صورت آپوكادو با زمان سیاه  

ضرب دوم روی سیم های زیر از بالا به پایین به  با زمان سیاه

 

حالا تمرین كنید ...

                          a       Am                                                E                                          Cm                                         Am

e||---0-------5--7--8-----------------|----0------10---8--7------------|---1-------8--7--5--------------|---0-------5---7---8--------|

B||---1---------------------------------|----0----------------------------|---3------------------------------|---1--------------------------|

G||---2---------------------------------|----0----------------------------|---2------------------------------|---2--------------------------|

D||---2---------------------------------|----2----------------------------|---0------------------------------|---2--------------------------|

A||---0---------------------------------|----2----------------------------|---0------------------------------|---0--------------------------|

E||---0---------------------------------|----0----------------------------|---0------------------------------|---0--------------------------|



.: روش حفظ كردن نت ها روی دسته ی گیتار برای اولین بار در سایت خانه گیتار :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

 عزیزان و همراهان سایت گیتاریست امروز مباحث مهمی رو با هم مرور كردیم یكی دیگر از مباحثی كه قابل ذكر است حفظ كردن نت ها روی فینگر برد یا دسته گیتار ( صفحه انگشت گذاری می باشد )

همونطور که می دونین حفظ کردن نت ها روی دسته ی گیتار مهمه ولی خوب به چه صورت اونارو بتونیم حفظ كنیم مهمتره خوب من سعی می كنم با روشی ساده اونو براتون توضیح بدم.

بیشتر استادها کلّی از وقت شاگردهاشون رو برای حفظ کردن نت ها تلف می کنن و تازه بعد ار یه مدّتی هم هنرجو ها تمام چیزهایی رو که حفظ کرده بودن فراموش می کنن امّا من می خوام فرمولی بهتون اَموزش بدم که بتونین خیلی راحت و در عرض کمترین زمان تمام نت های روی دسته ی گیتار رو حفظ کنین طوریکه حتّی وقتی گیتار دستتون نیست، هر کسی نت هر فرت از هر سیمی رو که ازتون پرسید خیلی راحت و سریع جواب بدین.

برای شروع کار شما فقط باید نت های روی سیم 1 رو یه خوبی حفظ کنین یعنی هر کسی از شما 1 فرت از سیم 1 رو پرسید سریع نُتش رو بگین.

از اونجایی که نت های سیم 1 و 6 یکی هستن پس حالا شما نت های سیم 6 رو هم حفظ هستین؛ حالا می ریم سراغ سیم های دیگه . . .

سیم 2 :

نت هر فرت از سیم دو دقیقآ با نت منهای 5 یا بعلاوه ی 7 از سیم اوّل یا شش برابره (یعنی نت هر فرت از سیم دو با نت 5 فرت قبل یا 7 فرت بعد از اون، روی سیم اوّل یا شش برابره). خوب به عکس دقّت کنین تا متوجّه منظورم بشین.

هر کدوم از بقیّه ی سیم ها هم مثل سیم دو فرمول مخصوصی دارن که براتون می نویسم.

سیم 3 :

نت هر فرت از سیم سه دقیقآ با نت فرت منهای 9 یا بعلاوی 3 سیم اوّل یا شش برابره.

 سیم 4 :

نت هر فرت از سیم چهار دقیقآ با نت فرت منهای 2 یا بعلاوه ی 10 از سیم اوّل یا شش برابره.

 سیم 5 :

نت هر فرت از سیم پنج هم با نت فرت منهای 7 یا بعلاوه ی 5 از سیم اوّل یا شش برابره.

 همونطور که دیدین روش خیلی ساده و راحتیه . .

 نكته : البته دوستان گیتاریستی من حفظ نت ها از فرت 5 به بعد زیاد حائز اهمیت نیست ولی بهتر آن است كه حدود آنها را بدانیم ، من خودم به شخصه معتقد نیستم كه حتماً حفظ شود چون اگر اصول دایره فاصله ها را بلد باشیم براهتی می توانیم نت ها را بیابیم .

دایره فاصله ها را در پست های بعدی توضیح می دهیم    .: موفق باشید - شهبازی :.

  كپی براداری از مطالب بالا فقط با ذكر منبع بلامانع می باشد .




.: نكاتی در مورد خوانندگی پاپ - آموزش خوانندگی :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

دوستان گیتاریستی یك سری موضوع در مورد خوانندگی بود كه گفتم بد نیست برای لفرادی كه علاقه مند به خوانندگی هستند آن را بدانند.  

قبلا یه سری مطالب در مورد تنفس و صدای خواننده گذاشتم حالا در ادامه میخوام در مورد تنفس صحیح در هنگام خوندن واستون مطالبی بزارم.......

توصیه میکنم تا اخر بخونید .......خیلی مفیده..........

بیشتر ما وقتی اواز میخونیم شیوه ی تنفسمون غلطه.......پس اگه این مطلب رو خوندید تعجب نکنید......ممکنه در اوایل نا امید بشین و دو باره همون شیوه ی قبلی رو ادامه بدین.......پس تو صیه میکنم که نا امید نشید و این روش رو ادامه بدین ............کم کم میفهمید که چقدر راحت میتونید گام های بالا رو بخونید......بازم میگم که نا امید نشید.....

 

                                                         تنفس شکمی

 

در تنفس معمولی که شما نیز در همین لحظه در حال انجام دادن آن هستید، در هر دم و بازدم قفسه سینه است که پر و خالی از هوا می شود(تکان می خورد).این روش تنفسی برای ادامه زندگی و زنده ماندن است ولی برای خواندن آواز به نوع دیگری از تنفس نیاز است که به تنفس شکمی معروف است.

 

شاید تا کنون کلمه تنفس شکمی به گوش شما نخورده باشد ولی مطمئنا بارها و بارها آن را دیده اید.کافی است به تنفس یک نوزاد بنگرید.در تنفس یک نوزاد به جای حرکت قفسه سینه، شکم است که حرکت دارد.از این رو از تنفس شکمی با عناوینی چون تنفس طفل، تنفس درست، تنفس اولیه، تنفس خدایی(از این جهت که نوزاد آموزشی در مورد تنفس ندیده و به صورت غریزی اقدام به این تنفس می کند) یاد می کنند.

 

بزرگسالان نیز در هنگام خواب بی اراده از این نوع تنفس استفاده می کنند.برای دیدن آن کافی است شکم بزرگسالی را که در حالت طاق باز خوابیده را مشاهده کنید.خواهید دید که برخلاف زمان بیداری فرد در هنگام دم و باز دم شکمش به حرکت در می آید.

 

 

 

 

تا اینجا با تنفس شکمی آشنا شدید، حال سوال اینجاست که تنفس شکمی چه مزایا و محاسنی دارد که باید در هنگام آواز از این نوع تنفس استفاده کرد؟

10 مورد مهم را برای شما توضیح میدهم

  در هنگام تنفس شکمی شما می توانید هوای بیشتری را ببلعید.

  کنترل شما بر هوای داخل بدنتان تا حد فوق العاده ای بیشتر می شود.شما بعد از مدتی تمرین این نوع تنفس به صورت کاملا غیر ارادی هوای خارجی برای تولید انرژی که در اینجا همان صدا است را کاملا کنترل کرده و با توجه به نیازتان و نوع و فرم آوازی از آن استفاده می کنید.این کنترل بر هوا و اکسیژن در تنفس شکمی اصلا قابل مقایسه با همین مورد در تنفس معمولی نیست.

 تنفس شکمی حتی بر دیافراگ نیز تاثیر می گذارد.در باره این مورد در مقاله ای که به بحث دیافراگ پرداختیم کاملا صحبت خواهیم کرد.فقط در همین حد بدانید که لرزش ثانویه که بسیار پر کاربرد است به کمک هماهنگی تنفس شکمی و دیافراگ به وجود می آید.

  ادای صحیح نت ها و تن ها

 ادای درست هجا ها که در آواز کلاسیک و پاپ بسیار مهم است.البته رعایت هجاها در هر نوع سبک و ادبیات متفاوت است و از این رو به آموزش های دیگری نیز نیاز دارد.

 بسیاری از تکنیک های آوازی چون سنگوپ های مختلف با تنفس شکمی صحیح تر و زیباتر اجرا می شود.

 در سبک هایی که در آن خواننده در هنگام خواندن دارای حرکات فیزیکی فراوانی هستند این تنفس بسیار مهم تر و دارای شرایط خاص دیگیری نیز می باشد.

 لرزش های افقی و عمودی صدا اگر با این نوع تنفس انجام شود بسیار زیبا تر جلوه می کند و زحمت تنظیم کننده و صدابردار را هم برای حذف کردن خش ها و فالژی های صدا از بین می برد!!!

 بالا بردن تمرکز بر تمپو و فرم صدا

 کشف ظرفیت ها و استعداد های صدایی نهفته در هر فرد.

و بسیاری از موارد دیگر. . .

حالا فکر می کنم همه شما دوستان کاملا متوجه اهمیت و ضرورت این نوع تنفس شده اید.کسانی که از این نوع تنفس در هنگام خوانندگی استفاده نمی کنند تا حد بسیار زیادی از ظرفیت های صدایی خود استفاده نمی کنند.

حالا که با معنی و محاسن وضرورت استفاده از این نوع تنفس آگاه شدیم به تمرین هایی برای یادگیری این تنفس می پردازیم.

 

در ابتدا لازم می دانم که بگویم انتظار نداشته باشید از همیین روز های اول بتوانید این نوع تنفس را در خواندن آواز کاملا رعایت کنید و تنفس شکمی نیز نیاز به تمرین فراوان دارد.

 

روش های زیادی برای تنفس شکمی ارائه شده است، در اینجا کامل ترین و در عین حال ساده ترین روش یرای تمرین تنفس شکمی را به طور کامل توضیح می دهم.روش های دیگری چون خوابیدن بر روی صندلی به طوری که کمر بر روی صندلی و پاها بر روی زمین باشد، استفاده از اجسام سنگین و گذاشتن بر روی قفسه سینه، روش چمباتمه زدن، استفاده از نی و لوله نیز برای تنفس شکمی وجود دارد ولی هرکدام از این روش ها یا بسیار سخت هستند یا از لحاظ علمی دارای عوارض و مشکلاتی  برای بدن هستند.ولی روشی که در زیر آمده مرسوم ترین نوع آن است که در تمامی دنیا مورد استفاده قرار می گیرد.شاید بعد از این روش استفاده از صندلی بدون دسته در حالت خوابیده بهترین روش باشد.

وضیح مرسوم ترین روش تمرین تنفس شکمی:


در حالت ایستاده به دیواری تکیه دهید به طوری که باسن،شانه ها و پشت کمر کاملا به دیوار بچسبد. دست های خود را برروی پهلوی خود گذاشته به طوری که در شکل نشان داده شده است. حال اقدام به تنفس کنید ولی برخلاف تنفس معمولی که قفسه پر از هوا می شود و باد می کند در اینجا شکم است که باد می کند و پر از هوا می شود.به عبارت دیگر هنرجو احساس می کند هوا به جای آن که به قفسه سینه برود داخل شکمش شده و به اصطلاح شکمش باد می کند.توجه داشته باشید که از لحاظ زیست شناسی و فیزیولوژی بدن در واقع اینگونه نیست ولی توضیح کامل آن نیز از حوصله خارج است ولی در همین حد نیز که متوجه شویم در هنگام تنفس شکمی به جای باد کردن قفسه سینه از هوا شکم را از هوا باد می کنیم، کافی است.

شما در هر بار تنفس فقط و فقط باید هوا را به شکم خود هدایت کنید.در هنگام بازدم نیز باید هوا را کاملا آهسته آهسته و با آرامش از بدن خارج کرد.

سعی کنید در هر دفعه تمرین در هنگام بازدم هوای خروجی را را آهسته تر از شکم خود خارج کنید.به عبارت ساده تر دم و بازدم شما مدت زمان بیشتری به طول انجامد.

در مراحل پیشرفته تر شکم به طور افقی باد می کند و در هنگام دم شکم فشار قابل توجه ای را به دستان وارد می کند.

بعد از مدتی تمرین  هنرجو احساس می کند بدنش گنجایش بیشتری برای دریافت هوا پیدا کرده و این احساس هرچه جلوتر می رود قوی تر و ملموس تر می شود.بله این حس کاملا درست است و سند علمی نیز دارد. بدن با دادن انعطاف بیشتر به کیسه های هوایی که از جنسی تیوپ مانند(پروتئین های الاستیک) ساخته شده ،ظرفیت هواگیری را افزایش می دهد.




چگونه ماهیچه ی انگشتانمان را برای نواختن گیتار آموزش دهیم
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

انگشتان شما مانند تمامی ماهیچه های بدن شما از قدرت حافظه برخوردار هستند و قابلیت شگفت انگیز به خاطر سپردن اعمال شما را دارند. ما از این توانایی به شکل های مختلفی در زندگی روزمره خود استفاده می کنیم. همه ی ما می دانیم زمانی که نجار قصد کوبیدن میخی را دارد، قبل از هرچیزی چندین بار چکش را به آرامی به سمت میخ تاب می دهد.

او با این کار به بازوهای خود آموزش می دهد که در ضربه ی قدرتمند و سریع نهایی، به درستی با میخ برخورد کند. بعد از تاب دادن چکش به آرامی، حال می تواند چکش را با سرعت و قدرت بالا رها کند و چون ماهیچه ها در هنگام تاب دادن با سرعت پایین، بوسیله ی حافظه ی ماهیچه ها به یاد دارند که مسیر درست برای ضربه زدن کدام است، پس جهت بازو و دست را در جهت درستی به پیش می برند تا چکش به درستی برروی میخ فرود آید.

روشی را که در قسمت بالا مشاهده کردید، برای نوازندگان سازهای مختلف نیز صادق است. نوازنده ای که برروی اجرای حرکت های مختلف انگشتان خود تمرین می کند، انگشتان خود را به سمت هدف و جایگاه خاصی سوق می دهد. اگر در تمرینات خود با دقت و تمرکز و بدون هیچ فشار بیش از حدی برروی ماهیچه های انجام دهید، انگشتان شما در هنگام اجرای همان حرکات با سرعت بالا مشکلی نخواهند داشت.

حال این سوال پیش می آید که چرا باید با سرعت بسیار پایین به تمرین کردن پرداخت ؟

به دلیل اینکه این تنها راهی است که ذهن شما می تواند انگشتان شما را تحت کنترل داشته باشد، از فشار بیهوده برروی ماهیچه ها و انگشتان شما جلوگیری کند و آنها را درجهتی که می خواهد به حرکت درآورد. این همان عملی است که نجار با تاب دادن چکش به آرامی انجام می دهد تا بتواند چکش را به طور دقیق در جهتی که قصد دارد سوق دهد….

به یاد داشته باشد که هر حرکتی که انگشتان شما به آرامی و با آرامش انجام می دهند، قادر به انجام آن با سرعت های بسیار بالا هستند.

توانایی که ماهیچه ها و دستگاه عصبی ما بوسیله آن قادر به یاد سپردن حرکاتی که قبل از آن به تمرین آن پرداخته ایم، می تواند در زمینه نوازندگی گیتار و یا هر ساز دیگری که با چنین وضعیتی مواجه است ، بسیار مفید باشد. این قابلیت حافظه ی ماهیچه نامیده می شود. این رازی نیست که فقط اشخاص خاصی از آن اطلاع داشته باشند و فقط بعضی از آن ها از آن استفاده نمایند.

بسیاری از مردم به این امر واقف هستند،شما نیز باید این موضوع را درک کنید و در هنگام تمرینات خود به این نکته توجه کنید و بدین وسیله می توانید از تمرینات خود نتایج بهتری را بدست آورید. مطمئن باشید یکی از نکاتی که نوازندگان بزرگ به آن توجه می کنند همین نکته است. پس شما هم می توانید.

با وجود همه ی این ها انگشتان شما می توانند در خدمت شما باشند یا علیه شما. حافظه ی ماهیچه ها زمینه مناسبی برای بالا بردن کارایی تمرینات شما هستند اما باید توجه کرد که چگونه مورد استفاده قرار می گیرند. اگر شما در هنگام تمرین برروی حرکت خاصی از انگشتان خود هستید، حرکت اول خود را با تمرکز و به درستی انجام دهید و سپس حرکت دوم را با بی دقتی و اشتباه انجام دهید و سپس درست و…. در این هنگام شما ماهیچه ها و انگشتان خود را از تمرکز برروی به خاطر سپردن درست عمل انجام شده وا داشته اید.

این اشتباهی است که اکثر هنرجویان در سطح مبتدی با آن مواجه می شوند و سرانجام آن تمرینات بی نتیجه و خستگی مفرط خواهد بود.

تمرین درست ، تمرینی است که شما می دانید که حرکت درست چیست و مطمئن شوید که انگشتان شما حرکت درست را انجام می دهند. انگشتان شما دوستان وفادار شما هستند و قابلیت انجام هرکاری را که تصور می کنید را دارا هستند، اما آن ها هیچ گونه آگاهی از درستی و غلط بودن حرکات شما ندارند.

آنها تنها حرکتی را که شما به تکرار آن می پردازید، به خاطر می سپارند. آنها به همان اندازه که حرکات درست را برای شما انجام می دهند، از انجام حرکات نادرست شما خوشحال می شوند و لذت می برند! پس تنها وظیفه ما این است که مطمئن شویم حرکت درستی را انجام می دهیم.



.: دست باز یا سیم آزاد اسامی نت های روی سیم های گیتار :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

 دست باز یا سیم آزاد

زمانی که سیمی به ارتعاش در آید ، بی آنکه هیچ کدام از انگشتان دست چپ بر روی صفحه انگشت گذاری قرار گیرد ، اصطلاحأ می گوییم سیم آزاد یا دست باز نواخته شده است. در اینصورت ما تنها قادر به اجرای شش نت یا شش صدا توسط گیتار خود هستیم ، شش نتی که در صورت کوک بودن گیتار به ترتیب و از بالا (نخستین سیم باس تا آخرین سیم تریبل) ، می ، لا ، ر ، سُل ، سی ، می نام دارند.



.: اسامی انگشتان و تمرین و انواع ضربات دست چپ و راست در گیتار + عكس :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

• معرفی انگشتان با نام آنها

• دست راست و نحوه ضربه زدن

مطابق مبانی گیتار کلاسیک چهار انگشت دست راست (در افراد راست دست) هنگام نواختن قطعه مورد استفاده قرار می گیرند که هر یک به اختصار یکی از حروف لاتین را به نام گزیده اند. مطابق شکل زیر نام انگشت شَست و سه انگشت بعدی دست راست به ترتیب p , i , m , a می باشد.

در بیشتر موارد انگشت p در محدوده سه سیم باس فعالیت کرده و سه انگشت دیگر به سیم های تریبل ضربه می زنند. با رعایت فرم نشستن ، قرارگیری دست راست و همچنین انگشتان ، بعنوان مثال حفظ قوس انگشت p و یا جاگیری درست انگشتان ، می توان به نحوه درست ضربه زدن سیم ها پرداخت :

•ضربات آپیاندو و تیراندو

1- ضربه تکیه یا آپیاندو (Apoyando or Rest Stroke) : در دسنرس ترین نوع ضربه که بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. در نواختن آپیاندو توسط انگشت i ، m و a جهت ضربه موازی با صفحه گیتار و عمود بر سیم بالاتر خواهد بود به طوری که در پایان ضربه ، انگشت بر روی سیم فوقانی تکیه می کند ، در حالیکه در ضربات آپیاندو انگشت p ، این تکیه رو به پایین و بر روی سیم پایینی می باشد.

2- ضربه آزاد یا تیراندو (Tirando or Free Stroke) : در اجرای این ضربات ، فشار سر انگشت بیشتر شده و جهت ضربه به سمت داخل کف دست و خارج بدنه گیتار می باشد و در پایان هیچ تکیه ای را شاهد نیستیم. بیشترین حرکت انگشت در بند اول آن صورت می گیرد.

در مقایسه صدای ناشی از دو نحوه ضربه زدن یاد شده می توان تاکید دلنشین تری را در ضربات آپیاندو بیان نمود ، در صورتیکه این تاکید با قدرت بخشیدن به ضربات تیراندو ، صدای سخت و خشن تری را بیان تواند نمود.
برای تمرین 1. علاوه بر تمرین ضربات انگشت p ، می توانید جهت فعال نمودن سایر انگشتان ، از ترتیب های دو انگشتی زیر استفاده نمایید :

( i , m ) - ( m , i ) - ( i , a ) - ( a , i ) - ( m , a ) - ( a , m )

سوالی بود در نظرات بپرسید . سایت گیتاریست برای شما آرزوی موفقیت می كند هنرجوی عزیز همیشه و در تمامی تمرینات خود به تمرکز و رعایت سرعت مناسب توجه کنید و در تمریناتی که به تازگی آغاز نموده اید سرعت پایین و دقت بیشتری لحاظ نمایید. شفافیت صدا و فاصله زمانی مساوی بین ضربه ها از اهداف مهم این تمرین است.



.: سوالات متداول كه در ذهن یك گیتاریست نقش می ببنند به همراه پاسخ آنها(3):.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

چگونه گیتار خود را کوک نمائیم ؟

کوک کردن استاندارد یک گیتار همیشه از سیم بم تر به سمت سیم زیر تر می‌باشد اما این به این معنی‌ نیست که اگر شما خلاف این را انجام دادید مرتکب خطا شده اید.بسیاری از گیتاریست‌های بزرگ امروزه از سیم یک به سمت سیم باس سازشان را کوک میکنند .بسیاری از آنها نیز اول سیم ۵ را با پیانو ( نت لا ) کوک میکنند و باقی‌ سیم‌ها را بر اساس آن تنظیم میکنند.بدون شک آسان‌ترین و سریع‌ترین راه ممکن برای کوک کردن گیتار استفاده از تیونر است که بسته به میزان کیفیت آن بین ۱۵ دلار الی‌ ۱۰۰ دلار و حتی بیشتر تفاوت قیمت دارد.

 آیا هنگام تعویض سیم‌های گیتار باید سیم‌ها را یک جا عوض کنیم یا اینکه تک تک یعنی‌ یکی‌ پس از دیگری ؟

تحت هیچ شرایطی سیم‌های گیتارتان را به طور یک جا تغییر ندهید.همیشه سیم‌ها را یکی‌ پس از دیگری تعویض نمایید.به طور مثال ابتدا سیم ۶ را تعویض کرده و سیم جدید را جایگزین آن نمائید و سپس به سراغ سیم ۵ رفته و همین کار را تا انتها تکرار نمائید.اما سوال اصلی‌ اینجاست که به چه دلیل سیم‌ها را باید به این ترتیب جایگزین نمود ؟ دلیلش این است که گیتار کلاسیک یا فلامنکو هنگامی که دقیقا کوک شده باشند ( توسط تیونر با عدد ۴۴۰ ) وزنی معادل ۵۰ الی‌ ۶۰ کیلو گرم را تحمل میکنند.حال اگر تمام سیم‌ها را یک جا در بیاورید باعث میشود که به طور ناگهانی ۶۰ کیلو گرم وزنی که قبلا بر گیتارتان تحمیل میشده حذف شود.این امر باعث میشود که پس از جایگزینی سیم‌های جدید, گیتار چندین روز طول بکشد تا حالت قبلی خود را در یابد و متاسفانه طی این چند روز مدام کوک گیتار از حالت اولیه‌ خارج خواهد شد.

بیشترین وزنی که یک گیتار میتواند تحمل نماید پیش از آنکه خرک آن از جا کنده شود چه مقدار است ؟

اگر گیتارتان از کیفیت مرغوبی برخوردار باشد هیچ گاه خرک آن از جا کنده نخواهد شد چرا که پیش از آنکه خرک گیتار از جا کنده شود سیم‌ها پاره خواهند شد.اما در صورتی که کیفیت گیتارتان پایین باشد با کمی‌ افزایش فشار هر لحظه امکان دارد این اتفاق بیافتد که بسته به کیفیت ساز و میزان مقاومت آن متفاوت است.

 چه فرقی‌ بین یک سیم‌های Hight Tension ( تنش بالا) و Low tension( تنش پایین ) وجود دارد و کدام یک از اینها بهتر هستند ؟

حقیقت این است که نمی‌توان گفت کدام یک از اینها بهتر هستند چرا که هر کدام از اینها کاربرد خودشان را دارند.اگر گیتارشما یک گیتار سخت و مقاوم است یا در اصطلاح انگلیسی اکشن آن بالاست ( فاصلهٔ بین سیم‌ها و دیاپاز و ن زیاد است ) بهتراین است که از سیم‌های Low tension استفاده کنید.البته اگر در این مورد از سیم  Hight tension استفاده کنید اتفاقی‌ نمیافتد جز اینکه برای فشار دادن سیم‌ها با انگشتان دست چپ باید انرژی بیشتری را صرف کنید اما در عوض صدای قویتری از سازتان تولید میشود.اگر اکشن گیتارتان پایین باشد دقیقا خلاف این امر اتفاق می‌افتد و بهتر است از سیم‌های Hight tension استفاده کنید.اما در حالت کلی‌ این امر به سلیقهٔ نوازنده بستگی دارد و همانطور که شرح داده شد استفاده از هر کدام از این نوع سیم‌ها مزایا و معایب خودشان را دارند.کلا سیم‌های Hight tension صدای قویتری را نسبت به سیم‌های Low tension یا Normal tension تولید میکنند چرا که ضخامت آنها بیشتر است اما به همان میزان نوازندگی با آنها دشوار تر است چرا که انگشتان دست چپ برای ارتعاش آنها به قدرت بیشتری نیاز خواهند داشت.این نکته را نیز باید اضافه کرد که بسیاری از گیتاریست‌های معروف جهان مخلوطی از این نوع سیم‌ها را بسته به سلیقهٔ خود استفاده میکنند.به طور مثال در سیم‌های باس از نوع Hight tension و در سیم‌های  زیر از نوع Low tension استفاده میکنند.



.: توضیحی كوتاه در مورد قطعه آستوریاس و انا ویدویچ :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

 

 

 


آستوریاس از قطعات تکنیکی دوره رمانتیک محسوب می شود که توسط ایساک آلبینیز در فرم پرلود در می مینور و برای پیانو ساخته شده است. ایزاک آلبنیس (ایساك آلبنیز – 1860-1909) آهنگساز و نوازند پیانو اهل اسپانیا می باشد. وی بویژه بخاطر آثارش برای پیانو که الهام گرفته از موسیقی‌ محلی اسپانیا است شهرت دارد
آلبینیز برای ساخت قطعات خود از دستگاه های موسیقی اسپانیایی نیز بهره می گرفت. چنانچه برای ساخت این قطعه از دستگاه گرانادیس استفاده کرده است. همانطور که گفته شد این قطعه ابتدا برای پیانو ساخته شد ولی اکنون بیشتر اجرای گیتار آن مشهور است. قطعه با نت می سیم پنجم شروع می شود و نت سی به صورت پدال تا آخر قطعه تکرار می شود.

بدون شک انا ویدویچ نوازنده جوان کروات را باید یکی از نوابغ گیتار کلاسیک در قرن 21 دانست. وی افتخارات بیشماری را حرفه هنری خود کسب کرده است که از جمله مهمترین آنها میتوان به کسب مقام اول در مسابقات بین المللی گیتار چون : Benicasim (اسپانیا ) , fernando sor ( ایتالیا ),mauro Giuliani ( ایتالیا ),pringtemps de la guitare (بلژیک) Albert Agustin اشاره کرد. این نوازنده تا به حال کنسرت های بیشماری را در نقاط مختلف جهان برگزار کرده است و توجه اکثر کارشناسان موسیقی را به خود جلب کرده است . وی در سن 24 سالگی 5 سی دی خود را ضبط کرده و تا سال 2007 ششمین سی دی خود را توسط کمپانی (Naxos ) ضبط خواهد کرد

در اینجا اجرای  قطعه آستوریاس توسط آنا ویدویچ برای دانلود گذاشته شده است

دانلودکلیپ

دانلود نت



.: جواب شما - كاربرد گام ها در گیتار كلاسیك :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

سلام. میشه لطف کنید بگید گام ها تو گیتر چه جوریه؟ مثلا وقتی میگن گام دوماژور، این آکورد هارو بزنید منظور چیه؟ ممنون میشم توضیح کاملی از گتم ها توی گیتار بگید. خواهشا تاریخچه نگید.
 
جواب شما : مرسی از سوال خوبتون

ببینید در گیتار گام ها مشخص هستند منظور شما آكورد هاست در یك گام مشخص یا نه ملودیه ! » معمولاً وقتی شما گیتاریست می شی و به آكوردها مسلط می شین دیگه می دونین مثلاً بعد از آكورد لا مینور یا اكثراً سل ماژور میاد كه بعدش می تونه ر یا فا باشه و یا میتونه لا دیز ماژور و سی دیز ماژور باشه  منظور كه ترتیب آكورد ها معلومه من چنتایی از دسته آكورد های هم خانواده یا مكمل رو براتون مینویسم امیدوارم استفاده كنید. اگه  بازم سوال بود بپرسید.
 
1 - Am - G - F - E
2 - Am- Dm - F - E
3 - Em - C - D - Bm - C - Em
4 - Am - Ab - C - Am
5 - A-D-A-E
6- Em - F - G- Em
 
تركیب بوجود اومدن اینها هم به شكل زیر است.

اول تعریف گام رو می گیم :

گام مجموعه ای از نتهاست که با یکدیگر رابطه دارند وبه عبارت دیگر دارای فاصله های معینی از یکدیگرند.گام از مفاهیم بسیار مهم در موسیقی است و تئوری موسیقی بر اساس گام بنا شده است.هرگام میتونه بر اساس یک نت بنا بشه مانند گام لا مینور ویا گام دوماژور و...


بطور کلی گام در موسیقی به دو دسته تقسیم میشه:
گام مینور وگام ماژور و سایر گامها از این دو گام مشتق میشود مانند گام پنتاتونیک.
توجه کنید که تفاوت گامها از فاصله بین آنها نتیجه میشود.خوب بریم سر اصل مطلب:

اولین گامی که میخوام براتون بگم گام مینور است.
این گام که از ۷ نت تشکیل شده و قالب کلی اون به این شکل است:Foto1

گامتون با استفاده از این قالب گام مورد نظر رو بدست بیارید.
بطور مثال شما میخواهید گام لا مینور را بدست بیارید بنا بر این نت اصلی شما لا است.
از اونجایی که نت لا در فرت ۵ قرار گرفته بنابر این این قالب رو از فرت ۵ شروع میکنیم.که تصویر بالا نیز گام لا مینور را به شما نشون داده.
راستی این هم بگم که برای بدست آوردن گام باید از سیم۶ شروع کنید یعنی نت مورد نظر شما از این سیم شروع میشود و به ترتیب جلو میرویم .(در تصویر بالا از بالا به پایین سیم بم میشود)
در ضمن بگم که آهنگی گه در این گام ساخته میشود معمولا احساس غم وناراحتی را به شنونده القاء میکند.پس اگه خواستید آهنگ غم انگیز بسازید میتونین از این گام استفاده کنید.
نکته:گام نوازی یه تمرین بسیار مهم در بالا بردن سرعت و مهارت در انگشتان دست میباشد.
واقعیت اینکه بهترین گیتاریستهای دنیا هم هر روز این تمرین رو انجام میدن پس شما هم از امروز این تمرینو باید بزارید در برنامه روزانه زندگیتون.البته شما باید در همه گامهایی که بّه شما آموزش میدم تمرین گام نوازی رو داشته باشید.

آشنایی با گام ماژور:

گام ماژور یکی از مهمترین گامهای موجود میباشد.این گام برعکس گام مینورکه دارای حالت غم انگیز میباشد.القاءکننده حالت شادیست.پس اگه خواستید آهنگ شاد بسازید میتونید در این گام آهنگ بسازید.این گام نیز مانند گام مینور دارای ۷ نت میباشد .شکل این گام بروی دسته گیتار به این شکل میباشدoto2

شما میتونید با جابجا کردن این قالب بروی دسته گیتار گام ماژور هر نت مورد نظر را بدست بیارید.که نت اصلی شما از سیم ۶ گیتار شروع میشود .بطور مثال گام دوماژور از فرت ۸ شروع میشود ویا گام لا ماژور از فرت ۵ شروع میشود.بطور مثال شکل بالا بما گام دوماژور را نشان میدهد. قالب فوق را که میبینید از فرت ۸ شروع کردیم و گام دو ماژور را بدست آوردیم.
نکته: برای گام نوازی ترتیب اجرای نتها مهم میباشد مثلا گام دوماژور که از نتهای دو.ر.می.فا.سل.لا.سی تشکیل شده شما هم باید به همین ترتیب گام مورد نظر را بنوازید. (یاداوری:دراین شکل از بالا به پایین سیم بم میشود.)

گام پنتاتونیک مینور و ماژور:
گام پنتاتونیک مینور: این گام از ۵ نت تشکیل شده و از مهمترین گامها در موسیقی مدرن است.قالب کلی آن بروی دسته گیتار بصورت زیر استoto3


در این قالب ما میخواهیم گام لا پنتاتونیک مینور را به شما نشان بدیم.چون این گام از نت پایه لا واقع در سیم ۶ فرت ۵ (نت لا) شروع شده و به همین خاطر نام گام لا پنتاتونیک مینور میباشد.
سعی کنید که این قالب را انقدر تمرین کنید تا برای پیدا کردن نتهای گام نیازی به فکر کردن نداشته باشید و بدون مکث نتهای گام را بشناسید.
در ضمن این قالب را میتوانید در سراسر دسته گیتار جابجا کنید و گام مورد نظر را بدست اورید.
مثلا اگه شما گام دو پنتاتونیک مینور را بخواهید باید این قالب را از فرت ۸ سیم ۶ شروع کنید.

گام پنتاتونیک ماژور:این گام نیز مانند گام پنتاتونیک مینور از ۵ نت تشکیل شده و قالب کلی آن بروی دسته گیتار بصورت زیر میباشدoto4


گام ماژور

(scale) از صداهای اصلی سازندهٔ یک قطعهٔ موسیقی که زیر و بم‌هائی متفاوت دارند و به ترتیب از بم به زیر یا از زیر به بم مرتب شده‌اند ساخته شده است. در دوره‌های مختلف و در فرهنگ‌های گوناگون، گام‌های متنوع و متعددی به‌کار گرفته شده‌اند. گام‌های اساسی موسیقی غرب از آغاز سدهٔ هفدهم تا آغاز سدهٔ بیستم گام‌های ماژور و مینور (minor) بوده‌اند. این گام‌ها در سدهٔ بیستم نیز همچنان کاربردی گسترده داشته‌اند. گام آشنای دو - ر - می - فا - سل - لا - سی - دو نمونه‌ای از گام ماژور است. این گام را بخوانید و توجه کنید که با خواندن آن، هفت صدای زیر و بم متفاوت پدید می‌آورید. و سپس به ”دو“ی بالائی - هشتمین صدا - می‌رسید که در حقیقت تکرار صدای اول در یک اُکتاو بالاتر است. اُکتاو فاصلهٔ میان اولین و هشتمین صدای گام است. گام ماژور میان صداهای متوالی خود الگوی معینی از فاصله‌ها دارد. میان صداهای متوالی یک گام غربی دو نوع فاصله یافت می‌شود. پردهٔ (whole step) و نیم‌پرده (half step). نیم‌پرده، کوچک‌ترین فاصله‌ای است که به‌طور موسوم در موسیقی غرب به‌کار رفته است. فاصلهٔ پرده دو برابر نیم‌پرده است.

در نواختن گام ”دو ماژور“ فقط شستی‌های سفید پیانو به‌کار گرفته می‌شوند. فاصلهٔ میان نت‌های ”می“ و ”فا“ و نت‌های ”سی“ و ”دو“ نیم‌پرده است و میان شستی‌های متناظر با ”می“ و ”فا“ و نیز ”سی“ و ”دو“ شستی سیاهی قرار نگرفته است. نمونه‌ای که در آغاز این مبحث دیدیم، بر مبنای گام دو ماژور یا به بیان دیگر در تونالیتهٔ دو ماژور است.

گامی ماژور بر مبنای نت ”دو“ و شستی‌های متناظر با آن بر پیانو

با مبنا قرار دادن هر یک از دوازده صدای محدودهٔ اُکتاو می‌توان گام‌های ماژور مشابهی ساخت. الگوئی یکسان از فاصله‌های متوالی می‌تواند با
هر کدام از این صداها آغاز شود که به این ترتیب دوازده‌ گام ماژور به دست آورد

دانگ در موسیقی چیست و به چه فاصله ای از نت ها دانگ می گویند. به طور کلی فاصله ی چهار نت متوالی موسیقی را یک دانگ می گویند. مثلا از نت “دو” تا نت “فا” را یک دانگ می گویند. بنابراین فاصله هشت نت متوالی موسیقی که یک گام می شود، شامل دو دانگ است. از نت “دو” تا نت “فا” دانگ اول، و از نت “سل” تا نت “دو” دانگ دوم است. ضمنا باید توجه داشت که تعداد هشت نت متوالی موسیقی را که از هر نتی شروع شده و به نت همنام ختم شده باشد به لفظ بین المللی ” اکتاو” نیز نامیده می شود

گام مینور

گام مینور در کنار گام ماژور، ایفاگر نقشی اساسی در موسیقی غرب است
گام مینور - مانند ماژور - از هفت صدای متفاوت و صدائی هشتم که تکرار صدای اول در یک اُکتاو بالاتر است تشکیل می‌شود اما الگوی فاصله‌های آن با گام ماژور تفاوت دارد. الگوی مینور نیز می‌تواند بر هر کدام از دوازده صدای محدودهٔ اُکتو آغاز شود و به این ترتیب دوازده گام مینور به‌دست می‌آید.
در اینجا مقایسه‌ای میان یک گام ماژور و گامی مینور که هر دو با نت ”دو“ آغاز می‌شوند، انجام گرفته است:

گام مینوری که در این مثال نشان داده شده است یکی از گونه‌های سه‌گانهٔ گام مینور است که مینور طبیعی، نامیده می‌شود. دو گونهٔ دیگر، گام‌های مینور هارمونیک و مینور ملودیک هستند. سه گونه گام مینور در الگوی فواصل سازنده‌شان تفاوت‌هائی دارند اما همگی می‌توانند با هر صدائی از محدود اُکتاو آغاز شوند و چنانکه گفته شد، کیفیتی متضاد با گام ماژور پدید می‌آورند.
تفاوت مهم میان گام ماژور و مینور آن است که در گام مینور فاصلهٔ میان درجه‌های دوم و سوم فقط نیم‌پرده است. میان همین دو درجه از گام ماژور فاصلهٔ پرده وجود دارد. این تفاوت کوچک، کیفیت صوتی گام و حالت موسیقی مبتنی بر آن را به شدت دگرگون می‌کند.

کیفیت صوتی گام
موسیقی مبتنی بر گام مینور گرایش به کیفیتی جدی یا سودائی دارد. کم‌وبیش تمام مارش‌های عزا تونالیتهٔ مینور دارند.

 


:: آموزش تکنیک ترمولو گیتار - ترمولو چیست ؟ ::
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

تکنیک ترمولو ؟ (رامون مونتایا )

ترمولو یكی از زیباترین تكنیكهای تكنوازی گیتار میباشد و همچنین یکی از سخت ترینها. در این تکنیک حركات شست و دیگر انگشتان باید كاملا مستقل از یكدیگر بوده و هر كدام بخوبی تحت كنترل قرار گیرند.

برخلاف تصور بسیاری از هنرجویان موفقیت در اجرای ترمولو نیاز به سرعت بالایی نداشته بلکه به یکنواختی و هماهنگی ضربات بستگی دارد. این تکنیک هر چه هماهنگ تر  و شفاف تر اجرا گرددد به نظر تند تر می آید.

سعی کنید به سرعت توجه نکنید و تمام ضربات دست را یکسان بنوازید ( یعنی تصور نشود انگشت شصت قویتر و سنگین تر باید ضربه بزند. در حقیقت بجای تصور ۱+ سه نت آنرا ۴ نتی تصور کرده یعنی کشش زمانی نت ها برابر باشند و هرکدام از آنها بشنوید!

در کلاسیک ضربات به صورت :P ami

 و در فلامنکو به صورت p i ami میباشد ( که این تکنیک را به رامون مونتایا نسبت میدهند )



:: آكورد چیست ::
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

در درس های گذشته خواندید که اگر چند نت پشت سر هم نواخته شوند به طوری که بتوان به طور مجزا صدای آنها را شنید تشکیل یک ملودی را می دهند، در تک نوازی سازها به وفور ملودی ها شنیده شنیده می شوند اما برای تکمیل و به نوعی همراهی یک ملودی در یک آهنگ حتما شنیده اید که در زیر صدای ملودی سازهای دیگری هم آوایی می کنند که در واقع همان تنظیمات، هارمونی ها و آکوردها می باشند و اگر بخواهیم آکورد یا Chord را تعریف کنیم این گونه می گوییم:

 

هر گاه بیش از 2 نت روی هم و در یک زمان نواخته شوند به طوری که شنونده یک صدا یا (Tune) را بشنود، یک آکورد ساخته ایم.

 

برای مثال اگر سه نت C / E / A یعنی از چپ به راست نت دو، می و لا را در یک زمان به صدا در بیاوریم تشکیل یک آکورد را داده ایم، آکوردها بر حسب نت های تشمیل دهنده و فواصل، فرم انگشت گذاری و صداهایی که تولید می کنند نام گذاری و دسته بندی می شوند. به عنوان مثال آکوردی که از تشکیل این 3 نت ساخته می شود را Am می نامیم، A به معنی همان نت لا و m به معنی مینور (Minor) که یکی از انواع آکوردها می باشد.

 

در زیر ابتدا 3 نت آکورد Am و سپس همان 3 نت در یک زمان با ساز گیتار نواخته شده است:

 

 

در خواندن آکوردها نیز ممکن است با علامت دیز و بمل که قبلا با آنها آشنا شده اید مواجه شوید، یه عنوان مثال با آکورد لا مینور (Am) آشنا شدید، حال اگر کل آکورد را نیم پرده به جلو ببریم آکورد لا دیز مینور (A#m) را ساخته ایم که از نظر نت صدا به اندازه نیم پرده زیرتر از Am می باشد.



:: مفهوم ریتم و میزان های آن در موسیقی ::
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

مفهوم ریتم و میزان های آن در موسیقی:
 
در یک تعریف خلاصه و کلی می توانیم ریتم را اینگونه تعریف کنیم:
ریتم به حرکتی موزون گفته می شود که به طور مرتب و با نظم خاصی یعنی فاصله زمانی منظم تکرار می شود که به این عمل یک عمل ریتمیک گفته می شود.

اجرای ریتم به وسیله سازهای مختلفی انجام می گیرد که گیتار هم جزو این دسته از سازها می باشد. نواختن ریتم در گیتار با حرکات دست و انگشتان دست راست انجام می شود. ریتم ها از نظر اجرا و حرکت دست البته با رعایت قوانین محدودیتی ندارد و همین موضوع باعث شده تا نتوان به طور مشخص گفت چه تعداد ریتم در موسیقی و یا گیتار وجود دارد، زیرا هر کس با خلاقیت خود می تواند ریتم یا میزان جدیدی را به وجود آورده اما ریتم و میزان هایی که در گیتار نوازی سبک پاپ هستند معمولا ریتم های رایج و مشخص می باشند که در پست های بعدی به طور مفصل آموزش داده خواهد شد.
 
در زیر اجرای چند ریتم با استفاده از ساز گیتار را می توانید گوش دهید:


:: آشنایی با انواع گیتار و نوع صدایی كه از آن ها تولید میشود :
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

گیتار از جمله سازهایی است که امروزه به طور وسیعی در انواع موسیقی (از کلاسیک گرفته تا جز و راک) به کار می رود. انواع این ساز، با طنین صداهای منحصر به خود، طیف وسیعی از علاقمندان سبک های موسیقی را ارضا می نماید که این موضوع گیتار را پر طرفدارترین ساز معاصر نموده است.

به همین جهت قبل از انتخاب یک ساز مناسب، اولین قدم شناخت و انتخاب نوع ساز مورد علاقه فرد است.

کسانی که برای اولین بار تصمیم به خرید یک گیتار دارند همواره با این سوال روبرو هستند که چه نوع گیتاری انتخاب کنند. بنابراین اگر تصمیم دارید برای اولین بار، گیتار را به عنوان یکی از سازهای خود انتخاب کنید، بسیار مهم است که در وهله اول بدانید علاقمند به فراگیری چه سبکی از نوازندگی هستید و باید چه نوع سازی انتخاب کنید. این آگاهی شما را در فراگیری موسیقی علاقمند تر و هدفمند تر می سازد.

الف - انواع گیتار آکوستیک

گیتار کلاسیک (Nylon String Acoustic Guitar) یا (Guitar Classic):
  

این ساز، شناخته شده ترین و مرسوم ترین نوع گیتار در ایران است. ساختار گیتار کلاسیک از سه سیم نایلونی و سه سیم ابریشمی که با سیم پیچ فلزی پیچیده شده است تشکیل گردیده است. به همین دلیل طنین صدای آن نسبت به انواع دیگر نرم تر و لطیف تر بوده و به خاطر نوع سیم های آن نوازندگی با آن و انگشت گذاری روی فرت ها، نسبتا راحت تر است. هر چند دسته (Neck) گیتار کلاسیک از انواع دیگر پهن تر است و تکنیک هایی مثل باره گرفتن روی دسته آن نیاز به تمرین بیشتری دارد دسته این ساز معمولا (نه همیشه) دارای 12 فرت تا بدنه و 18 فرت تا سوراخ صدا است.

طنین صدای این ساز (بسته به جنس بدنه و سیم ها) مناسب برای موسیقی کلاسیک، فلامنکو و بعضا موسیقی پاپ است. بنابراین اگر علاقمند به نوازندگی به سبک کلاسیک یا فلامنکو هستید یا تصمیم دارید برای اولین بار گیتار یاد بگیرید، این نوع گیتار برای شما مناسب تر است. جنس صدای گیتار فلامنکو خشن تر و تیز تر است در حالیکه صدای گیتار کلاسیک آرام، شفاف و لطیف تر است. تفاوت صدای این دو گیتار (با وجود ظاهر و ساختار یکسان) در جنس چوب و سیم به کار رفته است. بدنه گیتار فلامنکو معمولاً از چوب اقاقیای کانادایی (Rosewood)  و رویه آنها از چوب صنوبر  (Spruce)است که باعث ایجاد صدایی کاملاً خشک و منحصر به فلامنکو می شود.


:: مجموعه 132 آکورد در یک فایل عکس ::
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->


 

در این پست از سایت گیتاریست مجموعه 132 آکورد مختلف گیتار را در یک فایل عکس برایتان آماده کیده ایم که امیدواریم مورد توجه شما قرار بگیرد.

برای دانلود اینجا کلیک کنید


.: تفاوت گیتار فلامنکو و کلاسیک :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

این كه نمیتوان موسیقی فلامنكو را با یك گیتار كلاسیك و یا موسیقی كلاسیك را با گیتار فلامنكو نواخت ، تصوری متداول ولی نادرست است . چرا كه هر دو مئل گیتار دارای سیمهای برابر و جنس یكسان (نایلونی و فلزی) بوده و هر دو به شیوه كاملا مشابه كوك(Tuning) می شوند


بنابراین ، مسئله عدم امكان نواختن یك سبك موسیقی با گیتار سبك دیگری نیست . بلكه بهتراست هر موسیقی را با ساز مناسب و مانوس با خودش نواخته شود ( مخصوصا موسیقی فلامنكو كه با آن همه تكنیك ها و احساسات زیبا و خاص خودش ، فقط با اجرا شدن بر روی گیتار فلامنكو آن  صدا ، طنین و  لحن مخصوص  و اندوهگین خود را ایجاد می كند )

به بیان دیگر باید به دنبال سازی باشید كه مناسب با سبك موسیقی مورد نظر بوده و مخصوص به آن كار ساخته شده باشد

آشكارترین تفاوت مابین این دو گیتار در رنگ پشت (Back) و پهلوهای (sides) آنها است

یك گیتار كلاسیك به دلیل جنس چوبش كه معمولا زروود (Rosewood) و یا ماهوگانی ( چوب درخت ماهون آمریكائی-mahogany) است ، دارای رنگ قهوه ای تیره ای در پشت و كناره ها می باشد و نوع مرغوب این گیتار ، از چوب رزوود برزیلی (Brazilian rosewood) ساخته می شود


اما در گیتار فلامنكو این قسمتها كم رنگ تر بوده و رنگ آنها در محدوده زرد كم رنگ ( زرد كهربائی) تا نارنجی متمایل به قهوه ای ( كه اخیرا مورد استفاده واقع می شود ) قرار می گیرد . نوع چوبی كه در ساخت گیتار فلامنكو به كار می رود، چوب درخت سرو اسپانیائی (Spanish cyprees) است كه دارای كیفیت و دوام فوق العاده بالا و ثابت بوده و رنگ آن به سفیدی می گراید

جنس چوب صفحه روئین (قسمتی كه دهانه صدا بر روی آن قرار دارد) معمولا در هر دو نوع گیتار ،‌ یكسان و از جنس صنوبر (كه سالها خوابیده و كاملا خشك شده) از كشور آلمان یا كانادا است

اما معیار اصلی كه باعث تمایز این دو نوع گیتار می شود ، خصوصیت طنین یا رنگ صدا آنها است . یك گیتار فلامنكو دارای صدای زیر و در عین حال زبر ، خشن ، فلزی (metallic) و رخنه كننده است .

از طرف دیگر گیتار كلاسیك دارای صدای نرم ، لطیف ، دلپذیر و نسبتا بم می باشد

این تفاوتها ناشی از آن است كه گیتار كلاسیك از جنس چوب متراكم تر و چگال تری ساخته می شود و همچنین ساختار داخلی (bracing) آن تفاوتهای با ساختار داخلی فلامنكو داشته و جعبه صدای آن نیز دارای ارتفاع بیشتری نسبت به گیتار فلامنكو می باشد

با توجه به همین دلایل و خصوصیات ، گیتار كلاسیك سنگین تر از گیتار فلامنكو می باشد نكته قابل توجه دیگر این كه اكشن (action: فاصله بین سیم ها و صفحه انگشت گذاری) یك گیتار كلاسیك معمولا از اكشن گیتار فلامنكو بالاتر است

در گذشته تمامی گیتار ها چه كلاسیك و چه فلامنكو ، برای كوك كردن دارای گوشی های چوبی(peg: مانند گوشی هایی كه در ساز ویلن استفاده می شوند ) بودند . اما امروزه با اختراع گوشی های مكانیكی استفاده شده و در ساخت گیتار فلامنكو نیز استفاده از آنها متداول و رایج شده است

از طرفی دیگر ، نوازندگان فلامنكو كه به جنبه سنتی این موسیقی ارج نهاده و به آن تعصب دارند ، هنوز بر روی گیتار های فلامنكو با گوشی های چوبی اصرار ورزیده و با هرگونه بدعت و نوآوری و یا به عبارت دیگر تهاجم به قلمرو دست نخورده موسیقی فلامنكو سنتی شدیدا مقابله می كنند.

نظر خودتون رو در مورد این مطلب بنویسید.



.: شاگرد خوب معلم خوب :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

امروز در گیتاریست میخواهم درباره رابطه استاد و شاگرد و وظایف هر یک در اوضاع جالب موسیقی کشور صحبت کنم.

اول هنر جو: بعد از کلی تحقیق و بررسی بحث و جدل با اطرافیان قصد یادگیری گیتار را میکند. این که چقدر از اطرافیان سرزنش میشنود که گیتار فلان است و بهمان است بماند مشکل تازه از انجا شروع میشود که برای یادگیری به دنبال یک استاد میگردد.حالا استاد خوب از کجا پیدا کند؟

نیازمندی های روزنامه را ورق می زند.یادگیری گیتار در 45 دقیقه!!!با ما روزی 160 تا اهنگ بزنید!!!بعد از دو ماه کار کردن با ما در ارکست سمفونیک تهران به عنوان نوازنده سولو مشغول کار شوید!!!اوین البوم حرفه ای شما پس از 1 ماه اموزش!!!

این اگهی های جذاب و فریبنده است برا هنر جوی از همه جا بی خبر که میخواهد سریعا پیشرفت کند ولی این ها دروغی بیش نیست. بعضی ها از نام اساتید بزرگ برای تبلیغ استفاده مبکنند ولی وقتی شاگرد برای اموزش مراجعه میکند با کسی روبرو میشود که خود چند ماه است که شروع به یادگیری گیتار کرده!!ایا کسی که خود چند ماه است شروع به یادگیری گیتار کرده میتواند استادی خوب نیز باشد؟!!

یادگیری تضمینی هم دروغی دیگر است. موسیقی یک نوع هنر است و هنر یک نوع علم.علم هیچ وقت پایان پذیر نیست.ایا شما میتوانید بگویید من علم پزشکی را طی دو ماه یاد میگرم و پس از دو ماه علم پزشکی تمام میشود ودیگر چیزی نیست که من بخواهم یاد بگیرم! این مسئله همانطور که برای پزشکی مضحک است برای موسیقی و یادگیری گیتار نیز خنده دار است.در ضمن گیتار فقط نوازندگی چند اکورد ساده سر دسته خلاصه نمی شود.اکورد زنی مانند یک قطره از اقیانوس گیتار است پس خود را فریب ندهید!

انهایی که از خندق ذکر شده در بالا به سلامت عبور میکنند(البه بسیاری از ان ها چند بار در تله بالا می افتند) میروند سراغ اساتید تاپ و پر اسم و رسمی که لب همه به تقدیر و بزرگداشت از ان ها باز است!!!تازه بعضی از ان ها فقط برای پز دادن اسم اساتیدشان به دوستان و اطرافیانشان به سراغ ان اساتید میروند نه برای یادگیری!!!این اساتید پر اوازه با گرفتن هزینه مادی و روحی سنگین از شاگردان، ان ها را برده خود میکنند.وقتی شما پیش اینگونه اساتید میروید رو حرفشان نباید حرف بزنید زیرا ان ها 600 سال از شما بیشتر تجربه دارند!!!سوال نباید بکنید زیرا ممکن است جواب ان را ندانند و خدایی نکرده به شهرتشان لطمه بخورد!!!نواوری ممنوع هرچه که ان ها میگویند کتاب خداست و هرچی که شما بگویید کفر مطلق است!!!هرچی که ان ها میگویند درست است و بقیه حتی اساتید مطرح در سطح جهان اشتباه محض است!!!خارج از متد اموزشیشان (اگر اصلا متد اموزشی داشته باشند) از منابع دیگر در دسترس به هیچ وجه استفاده نکنید چون نوازندگی شمارا تضعیف میکند!!!و در توجیه میگویند این کتاب ها را چند تا تازه به دوران رسیده نوشتند،کارولی هم شد کتاب!!! نمیگویند اگر تو از چیز دیگری کار کنی ممکن است در ان سوالی برایت پیش بی اید بعد ان موقع این اساتید دانا که همه چیز را میدانند چگونه پاسخ سوالات شما را بدهند؟ 

تازه موارد بالا اگر خوش شانس باشید و خود این اساتید بزرگ رو سر شما باشند به سر شما میاید و الا بیشتر ان ها به غول خود دنبال کارهای تحقیقاتی و اموزشی و کنسرت هایشان هستند و وقته سر و کله زدن با چند جوجه هنر جو راندارند حالا این که در کجا به فکر کارهای تحقیقاتی و علمی خود هستند،بماند!!!و در اینجا است که شاگرد ارشدشان را برای اموزش شما میفرستند.شاگرد ارشد از لحاظ روابط فامیلی و بحث های مادی بین استاد و شاگرد،نه از نظر علم و مهارت در نوازندگی!!!بعضی از ان ها هم دو هفته در میان سر کلاس حاضز میشوند و میگویند مشغله کاری بود برای فلان نوازنده استدیو بودم حالا تو که تمرین کردی!!(این حرف را چند سال پیش یکی از همین استاد نما ها به من زد)

نکته دیگر انکه نوازندگان توانا همواره معلمان خوبی نیز نیستند.معلمان خوب نیز الزاما نوازندگان خوبی نیستند(مثال بارز ان خوان مارتین.این را اندسته از عزیزانی که در کنسرت چند سال پیش ایشان در ایران حضور داشتند حتما تایید میکنند) هیچکس نمی تواند نقش نظم را در فراگیری موسیقی کتمان کند.بنده خود به شدت بر سر حضور به موقع هنر جو ومدت زمانی که باید سر کلاس حضور داشته باشد حساسم و این را از استاد بزرگ گیتار اقای رادو اسمیل یادگار دارم که پله اول یادگیری نظم و انظباط همیشگی است.(در مبحث تمرین به نقش نظم در یاذگیری بیشتر خواهیم برد).

آن دسته از اساتید گیتار نیز که توانایی تدریس راداشته اند به پنج قسمت تبدیل شده اند:

1.دسته اول به علت حفظ نشدن حریم کاریشان توسط دیگران وهمچنین بها ندادن و ارزش نگذاشتن به کارشان منزوی شده و یا در گوشه خانه خود یکی دوتا شاگرد خانگی دارند.

2.دسته دوم که عده ان ها نیز کم نسیت از شرایط اسف بار اموزش اینجا خسته و به خارج از مرز ها رفته و عطای اموزش در ایران را به لقایش بخشیده اند.

3.دسته سوم به امر نوازندگی مشغول هستند و به کل قید اموزش را زده اند و به فکر سن فلان و سن فلان جا هستند و با یک دو دوتا چهار تای ساده فهمیده اند هم از لحاض مادی و هم از لحاض معنوی نوازندگی خیلی بهتر از اموزش است !!!

4.عده کمی از انان نیز دل به مال دنیا خوش کرده اند و اصلا دور گیتار را خط کشیده و به کاری دیگر مشغول هستند.

5. و اما دسته پنجم:ایندسته هنوز به کار خود یعنی اموزش مشغول هستند اما در چه شرایطی!!!

امید ان روز را داریم که حداقل در زمینه اموزش و یادگیری گیتار مشکلاتی به این شکل نداشته باشیم.



.: تحلیل موزیك و ویدیو عادت - شادمهر عقیلی :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

هر چند كه اوضاع مناسبی جهت تحلیل موسیقی  و آهنگ های جدید ندارم ولی امروز می خواهم به موزیك عادت كار جدید شادمهر عقیلی بپردازم نظرات شما دوستان برای تكمیل این تحلیل بسیار ستودنیست.

قبل از هر چیز لازم میدونم مقدمه ای رو راجع به چگونگی ساخت ویدیوی عادت بنویسم تا شاید کمکی باشه برای قضاوت بهتر راجع به این اثر . عادت اثریست که از همکاری دیگری میان دو تن ار بهترین هنرمندان هموطنمون حاصل شده که هر دو در تخصص خودشان(اگر نگیم بهترین) از بهترینهای مارکت ایرانی هستن . این ویدیو نقطه ی تلاقی دو هنر موزیک و تصویر است که بار دیگر نزدیکی نوع نگاه و درک متقابل شادمهر عقیلی و الک کارتیو را به اثبات میرساند. ذکر این نکته ضروریست که به گفته ی الک ویدیوی عادت در مقایسه با ویدیوی تقدیر با هزینه ی بسیار کمتر و در مدت زمان محدودتری به خاطر نزدیک بودن کنسرت شادمهر ساخته شده و دلیل عمده ی ساخت این ویدیو تبلیغی مناسب برای کنسرت 20 jun شادمهر در کلای نوکیا هستش و دقیقا به همین دلیل وقتی این ویدیو از شبکه های ماهواره ای پخش میشه زیرنویسی برای تبلیغ کنسرت با همان فونت قرمز رنگ تیتراژ اول و آخر ویدیو دیده میشه که حتی این زیرنویس رو خود الک برای نسخه ای که برای شبکه ها فرستاده گذاشته و در اکثر پخشها به تناوب در حین پخش این زیرنویس ظاهر میشه . همچنین به دلیل همان هدف تبلیغ برای کنسرت در این ویدیو تاکید بسیار زیادی روی نوازندگی شادمهر با پیانو شده که فکر میکنم این اتفاق خجسته حتما در کنسرت اتفاق خواهد افتاد. پس دوستانی که ویدویهای تقدیر و عادت رو با هم مقایسه میکنند هزینه و زمان و هدف از ساخت ویدیو این دو ویدیو رو در نظر بگیرند .

هر چند هیچ اثر هنری ( به خصوص در مارکت ایرانی ) ایده آل و بدون نقص نیست . با همه ی این تفاسیر ویدیوی عادت همچون همکاریهای گذشته ی شادمهر و الک نسبت به اکثریت موزیک ویدیوهای ایرانی چندین گام جلوتر و با ارزش تر است .

در 46 ثانیه ی اول ویدیوی عادت که با تکنوازی (کلارنیت ) رو به رو هستیم بر خلاف ریتم بسیار آرام آهنگ شاهد کاتهای بسیار سریع و تند در تدوین تصاویر هستیم که این مسئله بار اول دیدن ویدیو تعجب و سوال رو برای هر بیننده ای به وجود میاره / اما با دیدن چند باره ی این 46 ثانیه به هماهنگی میان تغییر نتهای کلارنیت و کاتها(برشها) در تدوین میشویم که واقعا تجربه ی تقریبا جدیدی در ویدیوهای ایرانی بوده که با توجه به ریتم کلی آرام آهنگ تصاویر هماهنگ با تغییر نت های ساز کنار هم چیده شده اند و این کار چندان ساده ای نیست و کارگردان سعی کرده تا این ادیت ها تا حدود بسیار زیادی با با موسیقی هماهنگ باشه و در این کار هم موق بوده. کلا این ویدیو تدوین بسیار خوبی در هماهنگی با موزیک داره که بخشهایی رو به صورت عینی در ادامه مثال خواهم زد . پس از این 46 ثانیه که شادمهر شروع به خوندن میکنه سرعت کاتها در تدوین کار پایین میاد تا تمرکز بیشتری روی شادمهر و نوازندگیش و بار احساسی خوندنش بشه . نکته ی جالب در این بخش بازی فوق العاده ی شادمهر در هنگام پیانو زدن هست که میمیک غمگین و با احساس صورتش در هنگام خوندن شعر کاملا حس همزاد پنداری بیننده رو با مفهوم شعر و ناراحتی شادمهر بر می انگیزه . به گونه ای که بیینده احساس میکنه واقعا شادمهر کسی رو از دست داده !

یکی از زیباترین نکات این ویدیو استفاده کردن کارگردان از نمادی استعاری برای نشان دادن معشوق از دست رفته ی شادمهر هست .

در دقیقه ی 1.28 هنگامی که شادمهر میخونه: ... واسه بودن کنارت ... تصویر بادباکی رو در حال پرواز میبینیم که دقیقا این تصویر هماهنگ شده با کلمه << کنارت >> گویی که شادمهر بادبادک رو مورد خطاب قرار میده . در واقع بادبادک نمادی استعاری از روح همسر از دست رفته ی شادمهر هست که در ادامه ی ویدیو هم روی این مسئله تاکید شده است . به عنوان مثال در دقیقه ی 2.18 هنگامی که شادمهر میخونه : ... نوازش دستهای تو ... همزمان با کلمه ی<< تو >> ما همسر شادمهر رو میبینیم که عینک رو از چشمش در میاره و لباسش رو برای رفتن به داخل آب در میاره ( این زمان زنده بودن همسر شادمهر رو نشون میده ) و جالبه که هنگامی که شادمهر همین قسمت از بیت رو دوباره در دقیقه ی 2.41 تکرار میکنه باز هم با شنیدن ... نوازش دستهای تو ... همزمان با شنیدن کلمه ی <<تو>> اینبار بادبادک رو میبینیم در آسمان ( که این زمان نبودن همیشگی همسر شادمهر رو نشون میده ) پس به وضوح میشه فهمید که بادبادک نمادی استعاری از روح همسر شادمهر هست و این نکته با ظرافت هر چه تماتر در ویدیو القا شده است .

در ادامه در دقیقه ی 2.43 با شنیدن کلمه ی ... عادته ... و همچنین سکوت و افت لحظه ای موزیک/ به صورتی بسیار زیبا و هماهنگ با ریتم آهنگ در اون لحظه موج دریا رو مبینیم که به زیر پیانو برخورد میکند . و این یکی دیگه از هماهنگی بسیار عالی تدوین ویدیو با ریتم آهنگ هست که کمک بسیار زیادی به بار احساسی ویدیو کرده .

در دقیقه ی 3.01 تا 3.06 سرنگونی بادبادک و مرگ قطعی همسر شادمهر رو میبینیم که با کشیده شدن پارچه ی سفید رنگ به روی صورت همسر شادمهر و همزمانیش با سقوط بادبادک باز هم بر ارتباط استعاری میان این دو تاکید شده . در همون فاصله ی زمانی یک شمعدونی رو میبینیم که همزمان با سقوط بادبادک به زمین می افتد . اون شمعدونی در واقع مطابق با فرهنگ خود ما نمادی از خوسبختی زوجهای جوان در زندگیشون هست که با این اتفاق نشان از پایان یافتن خوشبختی میده .

در دقیقه ی 3.09 تا 3.12 صحنه ای غیر متعارف از صورت شادمهر داریم با تاکید ویژه بر چشمانش که به صورت تصویر تند پلک زدنهای متوالی شادمهر رو میبینیم . این صحنه با سلیقه و نوع نگاه کارگردان طراحی شده برای القای مفهوم تلنگر احساسی . برای همه ی ما پیش اومده که گاهی آنقدر سرگرم کاری میشیم که همه چیز اطرافمون رو فراموش میکنیم و ناگهان اگر کسی خلوتمون رو به هم نزنه با تلنگری احساسی به خودمون میایم و یاد اطرافمون و یا افراد کنارمون می افتیم . این حالت رو کارگردان با نشون دادن این صحنه القا کرده و چون این تلنگر احساسی حسی کاملا درونیست تصویر استانداردی برای نشون دادنش وجود نداره و بستگی به نوع احساس و نگاه و ایده ی کارگردان داره. پس از این صحنه میبینیم که شادمهر به خودش میاد و از غفلتی که سرگرمی با بچه ی شیرینش باعث شده بود بیرون میاد و سراغ از همسرش میگیره و اون رو پیدا نمیکنه . به نظر من غیر طبیعی نیست که شادمهر متوجه غرق شدن همسرش نشد چون دریا به همین شکل یک نفر رو بدون اینکه متوجه بشه به درون خودش میکشه و از ساحل دور میکنه .

در دقیقه ی 3.23 تا 3.29 شادمهر رو کنار تختی که جنازه ی همسرش روی اون قرار داره میبینیم . خیلی از دوستان اعتقاد دارن که بازی شادمهر به شکل خیلی مصنوعی هست . نمیتونم این نظر رو کاملا قبول نداشته باشم اما به نظرم اون ناراحتی بسیار زیادی که دوستان از بازی شادمهر کنار تخت انتظار داشتن مربوط به این زمان کم گذشته از مرگ همسرش نمیشه . چون اینگونه مرگها برای اطرافیان همراه با شوک هست . فکر میکنم هدف از این نوع بازی شادمهر در کنار تخت القا کردن در شوک بودن شادمهر هست و باور نداشتن این اتفاق/ وگرنه شادمهر در ارئه ی نقش طبیعی و بازی خوب در ویدیوی تقدیر فوق العاده کار کرده بود .

در دقیقه ی 3.41 تا 4.02 نماهایی از شادمهر با دختر کوچک و شیرینش میبینیم که در واقع تنها یادگار از همسرش است . لحظه ای لبخند از سوی شادمهر به خاطر شیرینی حرکات فرزندش دلیلی بر ناراحت نبودن شادمهر از مرگ همسرش نیست همانگونه که قبل از بغل کردن بچه شادمهر با اندوه به بچه ی درون کالاسکه خیره شده . و در دقیقه ی 3.55 تا 3.57 نیز نگاه حزن آلود شادمهر رو به بچه میبینیم که نگاه همسرش رو در اون جستجو میکنه .

توضیح مهم : تمام دقایق اشاره شده در این متن بر اساس ویدیوی اوریجینال هست .



.: آكورد آهنگ ترس - شادمهر عقیلی :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

كارنامه آهنگ ترس از شادمهر عقیلی

شاعر: امین ناسوتی   آهنگساز: شادمهر عقیلی   تنظیم: مهران جمالی راد   آلبوم: تقدیر

ریتم : 2.4 اسلو با پاساژ

توضیح ریتم : دو ضرب روی سیم های بیس به سمت پائین ، یك ضرب روی سیم های تریبل به سمت پائین بدون توقف همون ضربه را بالا می كشیم . برای پاساژ دوضربه به سمت بالا روی سیم های تریبل یك ضربه به سمت پائین روی سیم های بیس و یك ضربه روی سیم های تریبل به سمت بالا .  این پاساژ را بعد از هر دو ضرب بین ریتم اصلی بزنید. متأسفانه امكان آپلود نیست و الا براتون تصویری میزاشتم .

Am                                                             Em

ترس ، ترسم از ترس تو بوده برای خواستن عشقم نیاد اون

  Em                                                    Am

نیاد اون روزی که دیره  واسه ی داشتن عشقم نیاد

Am                                                              Em

ترس ، ترسم از اینه که روزی من به یاد تو نباشم دیگه دل

B                  C                                        Am

دیگه دلسرد بشم از تو برم و با تو نباشم برم و با تو نباشم

C                                   Em

ترس من از اینه که روزی روی قولم پا بذارم

B                           Am     

واسه بد بینی و حرفات تو رو تنها بذارم

C                              Em

ترس من از خنده های تلخ و بی روح لب توس

B                    Am      

کاش بدونی دل تنهام گم شده تو این شب توس

Am                                                               Em

ترس ، ترسم اینه دیر بفهمی عشق پاک و تو نگاهم دیگه آ

Em                                          Am

دیگه آرزوم نباشه بمونیم همیشه با هم هم

Am                                                              Em

ترس ، ترسم از اینه که روزی من به یاد تو نباشم دیگه دل

B                  C                                        Am

دیگه دلسرد بشم از تو برم و با تو نباشم برم و با تو نباشم



.: موسیقی پاپ به چه نوع موسیقی می گویند :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

موسیقی پاپ موسیقی پاپ سبکی از موسیقی عامه‌پسند است و معمولاً در مقابل موسیقی کلاسیک و فولک (محلی) قرار می‌گیرد و از آنها متمایز است.[1]* با این حال هنرمندان این سبک در سبک‌های راک، هیپ‌هاپ، دنس، ریتم و بلوز (R&B) و کانتری هم می‌توانند فعالیت داشته باشند و این باعث می‌شود که تبدیل به سبکی انعطاف‌پذیر شود. عبارت «موسیقی پاپ» همچنین می‌تواند به یک زیرسبک خاص (درون پاپ) اشاره داشته باشد مانند سافت راک و پاپ/راک.

مشخصات پاپ به عنوان یک زیرسبک

پاپ معمولاً به عنوان موسیقی‌ای تعریف می‌شود که به شکل تجاری تهیه می‌شود یا هدف تولید آن سود مالی است. بنا به تعریف سایمون فریت، منتقد موسیقی و جامعه‌شناس متخصص موسیقی مردم پسند، موسیقی پاپ به عنوان یک صنعت شناخته می‌شود نه هنر. البته این موسیقی را می‌توان در حیطه بازار، ایدئولوژی، تولید و زیبایی‌شناسی هم معنا کرد. درواقع، پاپ طوری طراحی شده که «برای همه جالب باشد» و «از هیچ جای خاصی نیامده» و قرار هم نیست «سلیقه خاصی را اعمال کند».

پیشینهٔ موسیقی پاپ

دههٔ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰

این نوع موسیقی از سبک‌های بلوز (شیکاگو)، و کانتری (تنسی) تاثیر گرفت.

دههٔ ۱۹۵۰

خوانندگان پاپ آن دوره کسانی چون بینگ کراسبی، فرانک سیناترا، دین مارتین، بابی دارین و پگی لی بودند، اما خوانندگانی چون بیل هالی، فتس دامینو و الویس پریسلی به دلیل اینکه از نسل جوانتری بودند بیشتر معروف شدند.

دههٔ ۱۹۶۰

این دهه با گروه‌هایی چون جانی تلوتسان، بابی وی، برایان هایلند، تامی رو، جین پیتنی، فرانکی آوالن شروع شد. در نیمهٔ آن با هنرمندانی چون کارول کینگ ، نیل دایموند و برت باکاراک، آرتا فرانکلین، ایسلی برادرز، ری چارلز، استیو واندر، ****مز، ماروین گی، باب دایلان و سایمون و گارفانکل متحول شد. می‌توان گفت که گروه بیتلز انقلابی در انگلستان کردند، اگرچه آنها پاپ نبودند.

دههٔ ۱۹۷۰

در این دوره موسیقی دیسکوی بی‌جیس، پیانوی بیلی جوئل و التون جان، کانتری ایگلز، هنرمندان راک/پاپ مانند راد استوارت، استیلی دان و فلیتوود مک گل کرد. ای‌بی‌بی‌ای گروه سوئدی بودند که با مسابقه ترانه یوروویژن به شهرت رسیدند و انقلابی در موسیقی پاپ کردند.

دههٔ ۱۹۸۰

برجسته ترین خواننده این دوره مایکل جکسون بود که با انتشار آلبوم Thriller باعث شد که به یکی از پرفروش ترین آلبوم‌های جهان در کل تاریخ تبدیل شود، و آلبوم‌های مدونا Like a Virgin، True Blue، Like a Prayer هم همین وضعیت را داشتند. مایکل جکسون را گاهی «شاه پاپ» می‌خوانند و مدونا را «ملکه پاپ». سایر هنرمندان این دوره عبارتند از مایکل بالتون، پرنس، جانت جکسون، دوران دوران، گروه پلیس، سیندی لاپر، ویتنی هوستونفیل کالینز، کایلی منوگ و کالچر کلاب.

دههٔ ۱۹۹۰ و قرن ۲۱

دههٔ ۱۹۹۰ و قرن ۲۱ با مد شدن گروه‌های پسر و گروه‌های دختر چهره دیگری گرفت. در انگلستان گروه‌های تیک دت، بلو، اسپایس گرلز وارد شدند. گروه‌های ایرلندی این دوره بوی‌زون و وست‌لایف بودند. آمریکا هم بک‌استریت بویز و هنسون و 'ان سینک را داشت، و افرادی مانند ویلا فورد، مندی مور، بریتنی اسپیرز و کریستینا اگیولرا هم به عنوان «پرنسس پاپ» شناخته می‌شوند. در سال ۱۹۹۹ سبک لاتین پاپ را ریکی مارتین عرضه کرد و توسط افرادی مانند جنیفر لوپز، شکیرا، انریکه ایگلسیاس و مارک آنتونی دنبال شد.

در سال ۲۰۰۲ عضو قدیمی ' ان سینک یعنی جاستین تیمبرلیک با آغاز با یک آلبوم انفرادی به یک موفقیت تجاری دست یافت و به عنوان «پرنس پاپ» شناخته شد. تین پاپ در کانال دیزنی توسط ستارگانی چون هیلاری داف به وجود آمد، گروه‌های بریتانیایی پاپ راک چون باستد و مک‌فلای، و خواننده-آهنگساز «پاپ-فانک» کانادایی اوریل لوین در دههٔ ۲۰۰۰ به شهرت رسیدند. خوانندگانی که سبک‌های دیگر پاپ را دربرمی گیرند عبارتند از ویتنی هوستون و ماریا کری در R&B، گارث بروکز و شانیا توین در کانتری، و در دنس پاپ کایل منگ و مدونا که یکی از پروفروش‌ترین خوانندگان تمام دوران بود. مطرحان موسیقی پاپ که در بین بینندگان جذابیت یافتند افرادی مانند سلن دیون و نورا جونز بودند.